top of page

حکیم سنایی غزنوی، شاعر فراموش ناشدنی غزنی

ما فرزندان زمانه ای هستیم که همه چیز را مدعی هستیم که می دانیم اما در واقع درباره تاریخ، ادبیات، سنتها، علم و... حرفی برای گفتن نداریم. ما در مکاتب و جامعه درس اولی که یاد گرفته ایم، این است که چگونه دیده شویم تا مشهور گردیم اما آنهایی که در تاریخ فراموش نشده و انگار همچنان در افغانستان زنده هستند، اتفاقا کسانی می باشند که در عمر خویش زهد و تقوایی مثال زدنی داشته اند. ما هزاران شاعر در تاریخ ادبیات افغانستان داشته ایم که مدح پادشاهان و حاکمان از هیچ ادعایی شرم نداشته اند اما از آنها دیگر اثری به جا نمانده و اتفاقا از چنین افرادی همچنان در جامعه می بینیم که از مدح حاکمان و رهبران قومی دست برنمی دارند. اما در میان این همه سناگو و مدح گو اتفاقا کسی به نام حکیم سنایی در یادها باقی مانده که حمد و سنای خدا می نمود. او تنها در شعر نمی گفت که همه تسبیح تو گویم بلکه تمام زندگی ایشان تسبیح و سنای خدا بوده است
خبرنگار مقشوش درباره حکیم سنایی همراه پرفسور داکتر محمد انور ترابی مصاحبه نموده است

حکیم سنایی غزنوی، شاعر فراموش ناشدنی غزنی


مقشوش: حکیم سنایی غزنوی شاعر معروفی است که از او آثار بسیار زیبایی به جا مانده است، اگر قرار باشد تا سنایی را برای نسل جوان معرفی نمایید، از او چه تصویری برای جوانان خواهید کشید؟
نام حکیم سنایی، ابوالمجد مجدود می باشد که زادگاه ایشان در غزنی افغانستان هست. در عمر خویش در شهرهای مختلف مثل بلخ، هرات، نیشابور و غزنی سکونت داشته است. وقتی عمر حکیم سنایی را در نظر می گیرم، می توانیم عمر او را به سه بخش زمانی تقسیم نماییم، دور اول زمانیست که او مداح و هجوگوی به حساب می آمده. در دور بعدی واعظ محسوب می شد که اجتماع را نقد می نمود. در دور آخر نیز به حیث یک عارف شناخته می شد. دیوان سنایی شامل قصاید، غزل، رباعی و.. می باشد که اصل هنرنمایی او در مثنوی سرایی محسوب می گردد. او مثنوی سرایی را پیش از مولانا جلال الدین بلخی شروع کرد. چنانچه در اثر مشهور سنایی یعنی حدیقه الحقیقه ادعای فوق به حقیقت میابد
در مسائل عرفانی او بیشتر به معنی می پردازد. او نخستین شاعری بود که به وسیله قالب مثنوی به عرفان و نقد اجتماعی در شعر خود پرداخت و از پرچمداران تصوف در شعر می باشد. شعر فارسی دری از آن وقت به سبب درآمیختگی با عرفان رونق دیگری یافت. سنایی در اشعار خویش به ترک غرور، تصفیه نفس و... می پرداخت. حکیم سنایی در شعر خویش می گوید که آدمیت به صفای باطن و خدمت و کوشش موثر است. با ظاهرنمایی نمی توان به حقیقت رسید. حکیم سنایی هم عصر امپراطوری غزنوی بوده است
من حکیم سنایی را برای نسل جوان ابر مرد زهد، عرفان و تصوف معرفی می نمایم. آن قدر سنایی از خودستایی نفرت داشته که در شعری می گوید: من نه مرد زن و زر و جاهم، به خدا ار کنم وگر خواهم، گر تو تاجی دهی ز احسانم، به سرِ تو که تاج نستانم... . این شعر غنای نفس سنایی را نشان می دهد

مقشوش: حکیم سنایی غزنوی چهره شناخته شده در جهان فارسی دری می باشد. از آنجایی که او متولد غزنی بوده، مردم عامه افغانستان از این شاعر بزرگ چگونه یاد می کنند و تا چه اندازه با اشعار عارفانه ایشان ارتباط دارند؟
در میان مردم عام و به خصوص قشر بی سواد افغانستان متاسفانه شناختی از حکیم سنایی ندارند. با این حال قشر محصل و اهل علم در حلقه های علمی، دانشگاهی و ادبی اتفاقا از سنایی زیاد یاد می شود. در دورانی که در افغانستان بودم، از طریق انجمن ادبی یک کنفرانس بزرگ نیز درباره سنایی برگزار نمودیم
در حال حاضر اشعار عارفانه و سوفیانه سنایی را در حلقه های تصوفی یعنی خانقاه ها در افغانستان هر شب جمعه می خوانند و در میان سوفیان افغانستان اتفاقا سنایی زنده هست و همیشه اشعار او ورد زبان ایشان می باشد

مقشوش: از آنجایی که حکیم سنایی جزو آغازگران عرفان در شعر فارسی دری می باشد، او چه تاثیری بر شاعران هم نسل و بعد از خویش به خصوص در شعر دری عرفانی گذاشته است.
مولانا جلال الدین بلخی قرنها بعد درباره حکیم سنایی می فرماید که حدیقه الحقیقه سنایی که در قالب مثنوی سروده در جایگاه اول است و بعد از آن مثنوی مولانا قرار می گیرد. همچنین مولانا در شعری گفته: ترک جوشی کرده‌ام من نیم خام، از حکیمِ غزنوی بشنو تمام، عطار، روح بود و سنائی دو چشم او، ما از پی سنائی و عطار آمدیم... . عملا مولانا به جایگاه بالای حکیم سنایی معتقد می باشد. به طور کل چهار ستون اصلی شعر عرفان به ترتیب خواجه عبدالله انصاری، حکیم سنایی، فریدالدین عطار، مولانا جلال الدین بلخی محسوب می شوند. در مبانی فلسفه و تصوف انسانی نیز حکیم سنایی کار کرده است
با این حال نباید از یاد ببریم که سنایی در عمر خویش یک انسان گوشه گیر بوده که هیچ علاقه ای به پست های دولتی و... نداشته است. همیشه در گفتار، نوشته ها و به طور کل آثار ایشان در آن دوران تاثیرگذار بوده و صوفیان آن را از یاد نبرده اند

مقشوش: حکیم سنایی در چه سبکی بیشتر شعر می سروده و اشعار او برای شاعران نسل جوان تا چه اندازه الگو محسوب می گردد؟
بیشتر هنرنمایی و توانایی های حکیم سنایی در قصیده سرایی و مثنوی سرایی جلوه کرده است. هر چند رباعی و غزل نیز داشته اما اصل هنر او در دو قالب فوق می باشد. شاعران جوان با تاسف به عرفان، تصوف، زهد و تقوا آشنایی کمی دارد. بشر فرزند زمان خویش می باشد و ما باید انسانها را براساس عصر و زمانه ایشان مورد بررسی قرار دهیم. با این حال نسلهای قدیمی تر بسیار شیفته و دوستدار اشعار مولانا، حکیم سنایی و... می باشند. با تاسف در زمان فعلی هیچ شناختی جوانان از این شخصیتها ندارند. این واقعیت را باید جوانان بدانند که گذشته زمان حال را ساخته و حال نیز آینده را می سازد

احمد سهیل احمدی
27.8.22

bottom of page