top of page

ارتباط حکومتها و مردم در پنج دهه اخیر

کتابهای تاریخ را فاتحان می نویسند اما واقعیت همیشه مثل روز در تاریکی عیان خواهد بود. مهم نیست که چه ادعایی وجود داشته باشد بلکه مهم این هست که مردم افغانستان در برابر سقوط هیچ یک از حکومتها مقاومت نکرده و همیشه حکومتها ابتدا در قلبهای مردم سقوط نموده سپس بیرق ایشان در کابل نقش بر زمین گردیده است. مردم افغانستان هیچ گاه به دنبال جنگ نبوده اند اما از اعتراضات سال اول حکومت کمونیست ها مثل بیست و چهار حوت هرات تا اعتراضات مدنی در دوران حکومت سابق همیشه مردم می خواستند صدای خویش را به گوش حاکمان برسانند اما هیچگاه حاکمان گوشی برای شنیدن نداشتند از این جهت حکومتها دیر یا زود تغییر کردند
اظهار نظر محترمانه و به دور از اهانت حق هر آدمی می باشد و این سنت حسنه را از دوران خلفای راشدین تاکنون در جامعه اسلامی رواج داشته و دارد. مقشوش به عنوان رسانه آزاد وظیفه دارد تا پلی برای بیان اظهارات ایجاد نماید اما این به معنای موافقت و یا مخالفت ما با اظهارات مصاحبه کننده نمی باشد. ما می خواهیم رسانه آزاد باشیم و در رسانه آزاد خبری از تحریف، سانسور و بایکوت نیست
خبرنگار مقشوش همراه محمد انور متین مصاحبه کرده است. جناب محمد انور متین سالها در بستهای مختلف فعالیت داشته اند و در آخرین مورد کارشناس امور فرهنگی و اجتماعی مقام ولایت هرات نیز بوده اند. در بخش اول مصاحبه در صفحه نیمه سیاسی با توجه به اینکه در حکومتهای مختلف فعالیت داشته اند به مقایسه حکومتهای چهار دهه اخیر، نقاط قوت و اشتباهات جمهوری دموکراتیک، مجاهدین و بحث اپوزیسیون، تحمل آزادی بیان و قیامهای مردم پرداخته ایم همچنین در پایان مصاحبه به تجربه ایشان به عنوان کارشناس در مقام ولایت هرات در بحث های جنجالی چند سال اخیر مثل تخریب تالار تیاتر و جنجال کلمه دانشگاه/پوهنتون نیز بحث نموده ایم

ارتباط حکومتها و مردم در پنج دهه اخیر

مقشوش: این یک واقعیت است که افغانستان در دهه های اخیر دو مرتبه تحت اشغال قرار گرفت و حکومت هایی با نام جمهوری دموکراتیک و جمهوری اسلامی شکل گرفت، به نظر شما چرا ادعا می شود که این دو حکومت تحمل شنیدن صدای مخالف خویش را نداشتند؟
یک وقتی صحبت از مخالفین دولتها یا همان اپوزیسیون می باشد که نماد دموکراسی در درون جامعه هستند و اگر مخالفین دیدگاه و نظریات بهتری را نسبت به حکومت در جامعه ارائه کنند قطعا مورد استقبال مردم نیز قرار می گیرند. با این حال میان مخالفین دولت با مخالفین مسلح فرق دارند. حزب دموکراتیک خلق با وجود پیشرفتها و خدماتی که برای مردم افغانستان انجام داده با این حال اشتباهات، کج روی ها و خیاناتی نیز در آن دوران اتفاق افتاد که هیچ گاه تاریخ آن را فراموش نخواهد کرد
هیچ گاه جمهوری دموکراتیک افغانستان را با حکومتهایی که بعد از آن به سر کار آمدند، نمی توان مقایسه نمود. جمهوری دموکراتیک حداقل بعضی گام هایی به سمت جلو برداشت. امکاناتی که در دوران حکومت کرزی و غنی در افغانستان وجود داشت، هیچ گاه در گذشته مردم کشور از آن امکانات برخوردار نبوده اند اما به خاطر فساد گسترده و سازمان یافته نتوانستیم از آن امکانات استفاده نماییم
دموکراسی در کشوری که مردم با فقر، بیکاری و اشغال بیگانگان همچنین دخالت همسایگان نمی تواند آنچنان باید و شاید رشد نماید و معیارهای اساسی آن به نمایش گذاشته نمی شود. دموکراسی با رای مردم سنجیده می شود اما با کمال تاسف انتخابات ها با مداخلات مستقیم و غیر مستقیم مواجه بود. در دوران حکومت کرزی و غنی دموکراسی در حد یک شعار باقی ماند
دوران حفیظ الله یک دوران استبدادی بود که فرصتها را از مردم گرفت با این یک حال یک واقعیت تاریخی به ما می گوید که احزاب و چهره های جهادی تنها مربوط به دوران جمهوری دموکراتیک خلق نبودند بلکه در دوران سردار داودخان نیز عده ای از ایشان در حبس بودند و یا اعدام شدند. همچنین یک عده از جهادی ها نیز به پاکستان فرار کرده بودند
مجاهدین در زمان داودخان به پنجشیر،کنر و جلال آباد حمله نمودند پس فعالیت های ایشان از دوران داودخان آغاز شده بود و بعد در دوران اشغال کشور به دست اتحاد جماهیر شوروی با حمایت بلوک غرب، پاکستان و... گسترش یافت
قیام های مردمی مثل بیست و چهار حوت هرات برخاسته از استبداد امین بوده اند. با کمال تعجب اقدامات حق طلبانه مردم افغانستان با سواستفاده گری خارجیها همراه گردید

مقشوش: در چهار دهه اخیر از آنجایی که شما در بست های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حزبی حضور داشته اید و در سالهای اخیر نیز کارشناس امور فرهنگی و اجتماعی مقام ولایت هرات بوده اید، در این مدت حکومت های متفاوت از جهات مختلف در افغانستان بر سرکار آمدند، به نظر شما کدام حکومت در زمینه انکشاف و پیشرفت نقش بهتری داشت؟
جمهوری دموکراتیک افغانستان در زمینه رشد و انکشاف همچنین تامین نیازهای اساسی ملت متعهد بود و در این راستا قدمهای استواری را برداشت. اگر وضعیت افغانستان در دهه شصت خورشیدی را با دوران اشغال افغانستان به دست ایالات متحده آمریکا و هم پیمانانش همچنین دوره فعلی مقایسه نماییم، می بینیم که فقر و گرسنگی در این اندازه نبود
مردم افغانستان فراموش نکرده و به یاد دارند که از کارمندان دولتی تا نظامیان و پولیس در هر ماه از کوپن مواد غذایی برخوردار بودند. در آن دوران بعضی مکتب، کودکستان، شفاخانه و... ایجاد شد که هر چند بر اثر جنگها تخریب شدند. حمایت از جنبش سوادآموزی و تحصیلات رایگان برای پسران و دختران را نیز می توان اشاره نمود
اگر ویرانگری ها و تخریب زیرساخت ها با دستور استخبارات کشورهای دور و یا همسایه نمی بود قطعا امروزه با افغانستان بی ثبات روبه رو نمی بودیم. با حمایت حکومت وقت دهها اتحادیه، نهاد و انجمن در افغانستان ایجاد گردید از جمله سازمان دموکراتیک زنان، جوانان، اتحادیه هنرمندان و... می توان اشاره کرد که اتفاقا بعضی از این اتحادیه ها تاکنون به فعالیت های خویش ادامه می دهند
حکومت کرزی و غنی هر چند با حمایت کشورهای مختلف بر سر قدرت بود، اقداماتی در عرصه های مختلف مثل آزادی بیان، حمایت از رسانه ها، توجه به زیرساختها و... انجام داد اما به علت فساد گسترده و سازمان یافته نتوانست کمکهای بین المللی را طوری سازمان دهی نماید تا در زندگی تهی دستان جامعه تغییر بنیادی بوجود آید. فقر، بیکاری و گرسنگی فعلی مردم افغانستان بیانگر همین واقعیت است

مقشوش: شما دورانی در سازمان جوانان دموکرتیک خلق افغانستان حضور داشتید و از وضع جوانان در آن وقت بهتر از همه مطلع می باشید. ادعا می شود که جوانان در دوران جمهوری دموکراتیک نسبت به جمهوری اسلامی فرصت های بیشتری برای پیشرفت داشتند، آیا اگر جوانی حزب دموکراتیک خلق نبود، به او فرصت داده می شد؟
در آن دوران جوانان در پروسه تعلیم، فعالیت های مدنی، انکشاف و سهم گیری در کارهای داوطلبانه نقش فعالی داشتند. در جمهوری دموکراتیک خلق هیچ گونه تبعیضی در میان جوانان اعم از دختر و پسر وجود نداشت. در آن دوران خبری از تبعیض جنسیتی، قومی و زبانی وجود نداشت. دو سازمان قانونمند دموکراتیک برای حمایت از حقوق زنان و جوانان وجود داشت که در عملکرد خویش مستقل از حزب و حکومت وقت بودند و برای دفاع از حقوق اساسی خویش مبارزه می نمودند
در دورانی که خودم در آن سازمان فعالیت می نمودم، به یاد دارم که جوانان خواسته های صنفی داشتند از جمله برای تحصیل، کار، فعالیت های ورزشی و اجتماعی فعالیت می نمودند و عمده فعالیتها مجزا از سیاست بود. فرصتها به طور برابر برای دختران و پسران فراهم گشته بود

مقشوش: در سالهای اخیر، مقام ولایت هرات دست به چند اعمال واکنش برانگیز زد، از جمله به جنجال بر سر استعمال کلمات فارسی دری، تخریب تالار قدیمی تیاتر هرات و چندین اماکن تاریخ می توان اشاره نمود. به عنوان کارشناس امور فرهنگی و اجتماعی مقام ولایت هرات تا چه اندازه موافق و مخالف این اعمال بودید و تا چه اندازه تلاش نمودید تا از بعضی از این اعمال جلوگیری گردد؟
مالکیت تالار قدیمی تیاتر هرات برعهده شاروالی بوده است. ریاست شاروالی متاسفانه در این زمینه بدون تامل برخورد کرد و به تخریب به تالار قدیمی پرداخت. تخریب این تالار برای فعالیت های فرهنگی مشکلاتی در پی داشت اما هیچ گاه مانع فعالیت نهاد فرهنگ و اطلاعات نگردید. تلاش ها از اداره محلی و بنده به عنوان کارشناس دیگر سودی نداشت. آن مکان را ناگهانی تخریب نمودند. این اتفاق برمی گردد به زورگویی و فسادی که در ادارات موج می زد. اگر پیش از تخریب به ما پیشنهادی می دادند حتما از مرکز آن را مطالبه می نمودیم تا آنجا به مالکیت اطلاعات و فرهنگ تغییر یابد که اهالی هنر از آن استفاده بهینه نمایند
در مسئله کلمه پوهنتون و دانشگاه نیز چندین بار مقام ولایت با مسئولان، اساتید و نمایندگان محصلان صحبت نمود. مقام ولایت بر این عقیده بود که به هر سه زبان یعنی فارسی دری، پشتو و انگلیسی بنویسیم و هیچ مشکلی از سمت ما نبود. یک تعداد افراد فرصت طلب به دنبال تفرقه های زبانی پرداخته و مانع اقدام اداره محلی هرات گردیدند تا مشکل نام حل نگردد

احمد سهیل احمدی
6.6.22

bottom of page