top of page

بی خبری پناهندگان و سوء استفاده احزاب اروپایی

وقتی یک خبر و مطلب از دنیای پناهندگی منتشر می گردد، ما ناخودآگاه مسببان وضع را لعن می کنیم و در دل خویش آن پناهنده شجاعی که واقعیت را بیان نموده، تحسین می کنیم. اما تا به حال دقت کرده ایم که پشت هر افشاگری، انعکاس واقعیت و بیان حرف های ناگفته یک خبرنگار ایستاده است که جانانه برای دفاع از حقوق همنوعان خویش تلاش می کند. خبرنگاران حوزه مهاجرت و پناهندگی بی چشم داشت و رضاکارانه تلاش می کنند
آن هم در دنیایی که پناهندگانی که در کمپ هستند فکر می کنند که نباید مصاحبه با رسانه ها مصاحبه داشته باشند و از سوی دیگر متاسفانه صدها و یا هزاران نفر از کسانی که در این سالها درخواست پناهندگی شان قبول شده و به عنوان شهروند قانونی زندگی می کنند، این افراد نیز به پناهندگان فعلی ساکن کمپ پشت کرده اند و گاهی در مهاجر هراسی و پناهنده ستیزی از نئونازی ها و افراطی ها نیز سبقت می گیرند
خبرنگار مقشوش همراه آقای علی حسینی مصاحبه کرده است. استاد حسینی فعال امور رسانه ای در حوزه پناهندگی هستند و به عنوان ادمین مهاجر پرس در حال حاضر به همنوعان خویش خدمت می کنند. بی جا نیست اگر ایشان را پیش کسوت خبرنگاری در حوزه پناهندگی بنامیم. در مصاحبه اول به موضوع سانسور و بایکوت اخبار پناهندگی، کارنامه احزاب راست گرا و چپ گرا ، اشتباه نابخشودنی پناهندگان، انگیزه ها و مصائب خدمت به عنوان خبرنگار در حوزه پناهندگی پرداخته ایم

بی خبری پناهندگان و سوء استفاده احزاب اروپایی


مقشوش: با توجه به اینکه شما فعال امور رسانه ای در حوزه پناهندگان هستید، به نظرتان تهدیدها و سانسور دولت ها تا چه اندازه در راه انتشار واقعیت های دنیای پناهندگان تاثیر گذار بوده است و آیا پناهندگان با اعتراضات خویش می توانند سانسور و بایکوت را بشکنند؟
این مسئله واضح هست که همیشه دولت ها خواسته اند تا از موضوع پناهندگان و مهاجرت بهربرداری سیاسی نمایند و برخورد سیاسی با آن داشته اند. دولتمردان در مسئله پناهندگی همیشه اهداف و منفعت بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت در نظر گرفته اند و برنامه ریزی می کنند تا از آن چطور سو استفاده انتخاباتی نمایند. در این باره می توان کشورهای مختلفی را در نظر بگیریم؛ به طور مثال ترکیه بارها در کشمش ها و منازعات از مسئله پناهندگان به عنوان یک حربه و اهرم فشار سو استفاده کرده است
تا به حال بارها کشورهای منطقه اذعان نموده اند که اگر جامعه جهانی به خواسته های ما توجه نکند، ما میلیون ها مهاجر افغان را به سمت اروپا سرازیر می کنیم. مثلا در بحران بهار سال گذشته ترکیه برای فشار بر اروپا مرز را باز کرد و عده ای از پناهندگان نیز به یونان رسیدند. هدف ترکیه این بود تا اروپا متوجه شود که تهدید آنها تا چه اندازه جدی می باشد. در آخر دیدیم که ترکیه شش میلیارد یورو گرفت و در عوض آن قبول نمود تا جلوی مهاجرت غیرقانونی را بگیرد
کشورهای اروپایی بهربرداری بیشتری از این مسئله داشته اند. احزاب راستگرا با شعارهای ملی گرایانه و حربه مهاجر هراسی از طریق رسانه ها توانستند تا قدرت را در بیشتر کشورهای عضو اتحادیه به دست آورند. رسانه های وابسته به آنها واقعیت را وارونه نشان دادند و پناهندگان را بدنام نمودند
این مسئله باید همیشه در نظر بگیریم که در اتحادیه دو دسته به عنوان مدافع و همراه پناهندگان شناخته می شوند. یک سبز احزاب سبز می باشند و دسته دیگر چپ گرا هستند. هر چند نام این احزاب در کشورهای مختلف متفاوت است اما آنها براساس سیاست هایی که برای خود تعیین کرده اند، به پیش می روند
درست است که خودم شخصا در مقطع هایی با این احزاب همکاری داشته ام اما به چشم دیدم که آنها فقط به منافع خود می اندیشند. وقتی قدرت دست احزاب راست گرا قرار دارد، احزاب چپ گرا عملا اپوزیسیون و منتقد دولت می گردند. در آن زمان به مسئله پناهندگی می پردازند و ادعای حمایت از پناهندگان می کنند اما وقتی خود این احزاب قدرت را به دست می گیرند، دقیقا سیاست های دولت راست گرایان افراطی را اجرا و اعمال می نمایند
باید متوجه باشیم که در کشورهای اروپایی اعتراض، تحصن و راهپیمایی کاملا قانونی و حق مسلم هست. معمولا افرادی که مدافع و فعال امور پناهندگی می باشند مجوز اعتراض را می گیرند و اعلام می کنند که داوطلبانه برای دفاع از حقوق تان بیایید. این مسئله در اروپا با اهمیت هست که خود پناهندگان به این درک برسند که باید در اعتراضات، راهپیمایی ها و کمپین ها شرکت داشته باشند و فعال باشند. چرا که در سرنوشت آنها بسیار تاثیر گذار هست
متاسفانه یک دیدگاه بسیار اشتباهی در میان پناهندگان هست که می گویند ما اگر در راهپیمایی شرکت کنیم، در درخواست پناهندگی ما تاثیر منفی دارد چرا که ما شناخته می شویم. در هر صورتی این فرض اشتباه هست. همیشه فعالان امور پناهندگان و سازمان های مدنی در این کارهای پیش قدم هستند. این افراد در هر برهه زمانی و برای هر موضوعی از جمله دیپورت و... اعتراض می کنند. حتی برف و باران هم آنها را از اعتراض منصرف نمی کند اما در خیلی مواقع تنها هستند چرا که تعداد زیادی از پناهندگان آنها را حمایت نمی کنند

مقشوش: به نظر می رسد که خیلی از پناهندگان افغان پس از آنکه اقامت قانونی می گیرند، مصائب پناهندگی را فراموش می نمایند و به هم نوعان خویش پشت می کنند.
دقیقا، مشکل بزرگ همین هست که فراموش می کنند که روزی پناهنده بوده اند. تصور می کنند که حالا که پاسپورت و اقامت را گرفته اند باید به زندگی خویش بپردازند و دیگر به پناهندگان هم نوع خویش نیازی نیست بپردازند. هر چند بخشی از پناهندگان قبول شده این چنین فکر می کنند

مقشوش: چه انگیزه ای در این سالها سبب گردید تا از طریق رسانه بخواهید به پناهندگان خدمت نمایید و تا چقدر از فعالیت هایتان راضی هستید؟
وقتی می بینیم که خیلی از هموطنان ما بسیار محروم واقع شده اند و آن چه که حق آنها می باشد، از آنها دریغ می کنند و حقوق اولیه پناهندگی را به آنها نمی دهند. واقعیت این است که امکانات اولیه که هر انسانی به آن نیاز دارد متاسفانه در کمپ ها خبری از آن نیست. به نظرم دلیل اصلی آن این است که پناهندگان هموطن ما آگاهی کافی را ندارند. حتی خیلی از پناهندگان وقتی به کشور مقصد می رسند، اکثر پناهندگان از قانون پناهندگی آگاهی ندارند. نمی دانند که در شرایط بحرانی باید چه کنند و به کجا رجوع نمایند؟ به خاطر همین دلایل سعی کرده ایم که از طریق نشر مطالب و معلومات مورد نیاز به کمک وطنداران خویش بشتابیم
هدف و انگیزه ما این بوده که کمکی به پناهندگان برسانیم تا آنها معلومات بهتری داشته باشند و راحت تر بتوانند قبول شوند. همه دنیا اگر به طور واقع بینانه به اوضاع افغانستان نگاه کنند، متوجه می شوند که واقعا پناهندگان افغان حق دارند تا به عنوان پناهنده پذیرفته شوند. به نظرم باید به هر فرد افغان پناهندگی بدهند اما به خاطر اینکه مردم ما نمی دانند که باید چه بگویند، باعث می شود تا نیمی از آنها از حق اولیه خویش محروم گردند
ما سعی خویش را همیشه کرده ایم. در طول روز هزاران نفر با ما در ارتباط هستند و احساس خرسندی از فعالیت ما می کنند. در مواقعی راهنمایی می طلبند و ما به حد توان خویش آنها کمک می کنیم. همین باعث راحتی وجدان و آرامش درونی ما می گردد. یک وقتی افراد از کشورهای بالکان مثل یونان از ما کمک می خواهند، واقعا باور داریم که آنها در اوضاع بدی هستند ولی متاسفانه دست ما کوتاه هست و نمی توانیم به آنها کمک کنیم همین باعث ناراحتی ما می شود
احمد سهیل احمدی 1.9.21

bottom of page