top of page

پناهندگی شرم نیست



دنیای امروز مثل دیروز نیست و کشورهای مهاجر پذیر نیز بیشتر از آنکه به نیروهای کار نیاز داشته باشند، به کارگر حرفه ای نیاز دارند که به زبان نیز تسلط داشته باشد. در دنیای بعد از کرونا پناهندگان معمولی شانس کمتری دارند تا موفق شوند. اما یک واقعیت هیچ گاه تغییر نمی کند آن هم این است که پناهنده بودن یک مانع نمی باشد بلکه این ما هستیم که به خود ظلم می کنیم
خبرنگار مقشوش همراه آقای جما نظری مصاحبه دیگری کرده است. آقای نظری فعال امور پناهندگان از ناروی هستند که در کنار تحصیل در دانشگاه به مدد پناهجویان می شتابند تا آنها را از بحران افسردگی و ناامیدی نجات دهند. در مصاحبه دوم به موانع اشتغال پناهندگان، قرنطینه، مقابله با بحران های روحی گفتگو کرده ایم و ایشان توصیه های خوبی به پناهندگان در این مصاحبه داشته اند

پناهندگی شرم نیست



مقشوش: با توجه به اینکه رشته شما اقتصاد است، چه موانعی بر سر راه اشتغال پناهجویان در بازارکار کشور میزبان وجود دارد؟
این موانع به درون خود انسان تعلق دارد. مثلا بسیاری از افراد اینگونه به خود تلقین می کنند که مهاجر بودن اصل مشکل است. نباید انسان موانع را در ذهن خویش ایجاد نماید. اگر فردی واقعا دنبال کار باشد قطعا می تواند کار بیابد اما وقتی فرد باور ندارد که می تواند کاری پیدا کند، قطعا اگر کار هم برایش بیابیم، باز هم نمی تواند شاغل شود
به نظرم مهمترین مانع بر سر راه پناهندگان مشکل زبان است. در بازار کار اینجا به یک فرد به خاطر اینکه پناهنده است، به او کار نمی دهند بلکه براساس لیاقت افراد را می پذیرند. وقتی به زبان تسلط داری و به حرفه ای مسلطی در نتیجه می توانی خودت را به صاحب کار معرفی نمایی و کار به دست می آوری. از آنجایی که در بیشتر شغل ها رقابت وجود دارد، وقتی پناهنده به زبان تسلط ندارد، حتی او را برای مصاحبه نیز دعوت نمی کنند
وقتی پناهنده به زبان تسلط دارد، می تواند در هر رشته ای که دوست دارد ادامه تحصیل کند در آن صورت وقتی فارغ التحصیل می گردد از افراد دیگر یک قدم پیش خواهد بود. در کارهای سخت شاید پناهندگان راحت تر بتوانند آن ها را بیابند اما در دراز مدت آسیب های جسمی زیادی پدید می آورد. جهان تغییر کرده و فقط به کارگر نیاز ندارد بلکه برای اشتغال باید یاد بگیریم و آموزش ببینیم

مقشوش: شما به عنوان یک فعال امور پناهندگان که تجربه پناهندگی نیز دارید، چه توصیه ای به پناهجویان نو دارید و فکر می کنید که چه فعالیت های رضاکارانه بیشتر به درد آنها می خورد؟
بیشتر کارهای رضاکارانه ما مربوط به آگاهی رسانی بوده و تلاش داشته ایم تا پناهندگان را سرگرم نماییم. وقتی پناهنده به تازگی به کمپ آمده، شرایط مناسب برای یادگیری و آگاهی را ندارد در نتیجه به سرگرمی نیاز دارند. به خصوص پیش از کرونا برای سرگرمی آنها فعالیت های مختلفی مثل کوه نوردی و... را انجام می دادیم تا پناهندگان برای یک لحظه هم که شده از مشکلات زندگی دور شوند
همیشه چه به عنوان یک پناهنده و چه به عنوان یک انسان تلاش نموده ام تا به پناهندگان نو معلومات و مشوره کافی بدهم. هر کمکی که می دانستیم اثر گذار می باشد را انجام داده ایم. متاسفانه در بیشتر مواقع وقتی پناهنده ای به اروپا می آید در قدم اول نمی داند که باید چه کند. بیشتر پناهندگان تحصیلات کافی نیز ندارند و از آنجایی موضوعات اجتماعی و... به درستی در افغانستان به ما آموزش نداده اند در نتیجه نمی دانند چطور باید با افراد مختلف در جامعه سویدن ارتباط برقرار نمایند. وقتی پیشنهاد می دهیم که به پیش یک روان شناس بروید، آنها می گویند که مگر ما دیوانه هستیم؟ در حالی که روان شناسی ربطی به دیوانگان ندارد
طبق تجربه خودم به عنوان یک پناهنده اولین قدم برای یک پناهنده نو این است که در کلاس ها و جلسات روان شناسی شرکت نمایند تا بفهمند در مواجه با مشکلات روحی و روانی چگونه رفتار کند و بر آن غلبه نماید

مقشوش: در این سالها که به عنوان رضاکار با پناهندگان مختلف ارتباط داشته اید، چه خاطرات به یادماندنی از برخورد با پناهجویان دارید؟
یک نکته ای که برایم جالب بود این است که بیشتر پناهندگان وقتی به اینجا می آیند واقعا دنبال این هستند که به یک زندگی بهتر برسند، کنجکاور هستند و سوالات مختلفی را می پرسند. هر چند افراد زیادی را از نزدیک دیده ام که شکنجه ها، درگیری با پلیس مرزی و مصائب بسیاری در زندگی خویش تجربه کرده اند که برای یک انسان چه برسد به یک نوجوان بیش از حد معمول است. آنها نیاز داشتند که به حرف هایشان گوش دهیم و می خواستند شونده خوبی برای آنها باشیم. زمانی که داستان های تلخ آنها را می شنیدم واقعا روی روان من نیز تاثیر بدی می گذاشت. از آنجایی که در راه مشترک با آنها به اینجا آمده بودم، راحت تر می توانستم آنها را درک نمایم

مقشوش: فعالان امور پناهندگان از چه راه هایی می توانند با چالش های روحی و روانی پناهجویان در این روزهای قرنطینه مقابله نمایند؟
بدترین مشکل قرنطینه این است که ارتباط های معمولی را تقریبا ممنوع کرده و به سختی می توانیم به فریاد کسی برسیم که نیاز دارد تا با او درددل کنیم و به حرف هایش گوش دهیم. همچنین به او کمک نماییم و مشورت کافی را به او بدهیم.
از زمان شیوع کرونا کمک ها به صورت آنلاین گردیده که هم اتفاق خوبیست و هم اتفاق بدی می تواند باشد. امروز به راحتی پناهندگان می توانند در کورس های آموزشی و... به طور آنلاین شرکت کنند که این اتفاق خوبی است اما اگر من به جای پناهنده ها بودم، تلاش می کردم تا نقاط ضعف ام را به نقاط قوتم تبدیل کنم چرا که پناهنده بودن عیب نیست. این مشکلات نباید باعث شود که آدم دست به کارهای ناشایست مثل خودشکنی بزند. قرنطینه نهایت در چند ماه بعد تمام می شود اما اگر بیماری های روحی را درمان نکنیم تا سالها با ما خواهند ماند

احمد سهیل احمدی 17.5.21

bottom of page