از مهاجرت تا ریاست کمپ پناهندگان
سال 2021 برای پناهندگان با هزار و یک امید برباد رفته هم گذشت. هر چند در این سال خبری از آتش سوزی کمپ ها مثل گذشته نبود و حتی واکسیناسیون هم به داخل کمپ های اروپایی آغاز گردید اما واقعیت این هست که پناهندگان در کشورهایی مثل یونان، ایتالیا و اندونزی از درون سوختند چرا که با هزار و یک امید برای پیشرفت پروسه پناهندگی سال 2021 را شروع کردند اما بلاتکلیفی، بلاتکلیفی و بلاتکلیفی آنها را به جایی رسانده که امید کمی برای ایشان باقی مانده است. وقتی جسد کودک سوری به ساحل می آید و یا کمپ موریا می سوزد قطعا برای جهان جذاب تر از آن هست که هزاران هزار پناهنده پشت دیوار مرزهای مختلف سرکوب می گردند و نه راه پس و نه راه پیش برای ایشان نمانده است. روزگاری پناهندگان روزها را می شمردند تا وقت معین مصاحبه برسد اما امروز در کشوری مثل یونان پناهندگان فاجعه مصاحبه ترکیه را از یاد نبرده اند
خبرنگار مقشوش همراه آقای سید حسنین مصاحبه کرده است. آقای حسنین فعال امور پناهندگان در کشور ایتالیا می باشند که سالها به عنوان مترجم، راهنما و حتی رئیس کمپ به همنوعان خویش خدمت نموده اند. کمپ برای پناهندگان یک مکان تلخ و غمبار می باشد و در این مصاحبه پرسیده ایم که چه شد در ایتالیا ماندگار شدید و چرا به کمک پناهندگان شتافتید، چرا بحران پناهندگی در یونان از قدیم تا کنون حل نشده و به این پرداخته ایم که مهاجران کودک و زیر سن در اروپا چه وضعیتی دارند
مقشوش: شما چندین ماه در یونان به سر برده بودید، پناهندگان در سال ۲۰۰۶ چه وضعیتی در یونان داشته اند و چرا در این سالها بحران پناهندگی در یونان حل نگردیده است؟
در آن زمان هم وضعیت برای پناهندگان افغان اصلا خوب نبود و کمتر از یک فیصد درخواست های پناهندگی افغانان مورد قبول قرار می گرفت. این موضوع یک خبر منفی به حساب می آمد و نشان می داد که کشور یونان مقصد خوبی به حساب نمی آید. در آن زمان اصلا وضعیت خوبی وجود نداشت و حتی خبری از کمپ نیز برای پناهندگان نبود. همچنین قانون دابلین در یونان تطبیق می گشت. به یاد دارم که پناهندگان افغان از سویدن، آلمان و... به یونان به خاطر همین قانون دیپورت گشته بودند
متاسفانه در آن زمان مهم ترین نگرانی پناهندگان مربوط به پولیس یونان بود چرا که نمی خواستند اثر انگشت آنها ثبت گردد. قاچاقبران پول بیشتری را به همین بهانه از پناهندگان می گرفتند. به یاد دارم که قاچاقبر مرا به زمین های کشاورزی فرستاده بود تا کارهای شاغه انجام دهم. این یک سوء استفاده بزرگ بود و عملا به صورت یک باند مافیای بزرگ کار را از یونانی ها می گرفتند و ما را در آنجا مجبور می کردند تا کار کنیم و حداقل هزینه های روزانه را به دست آوریم
در سطح اروپا هیچ گونه همکاری برای حل بحران پناهندگی وجود ندارد. در نتیجه کشورهایی که در خط مقدم مسیر مهاجرت قرار دارند مثل یونان و ایتالیا اجبارا باید بار مهاجرین را بر دوش بگیرند. در حالی که اقتصاد اکثر این کشورها اصلا خوب نیست. هر چند دولت ها در این کشورها برای حل بحران مهاجرت مصمم نمی باشند و به خاطر مشکل مدیریت همیشه بحران پناهندگی بر جای می ماند
چند هفته قبل به یونان سفر نمودم و آنجا می دیدیم که پناهندگان افغان سالها منتظر این می باشند که نتیجه پروسه پناهندگی ایشان مشخص گردد تا با دریافت اسناد بتوانند به کشورهای بعدی به صورت قانونی سفر نمایند
مقشوش: از تصاویر اطفال غرق شده در مدیترانه تا اخبار آزار کودکان مهاجر در اروپا، شما به عنوان یک فعال امور پناهندگان چه اقدامی در این رابطه داشته اید؟
تصویر جسد کودک معروف سوری وقتی در همه جا بازتاب گردید، یکی از عواملی بود که خانم مرکل صدراعظم سابق آلمان تصمیم گرفت تا دروازه کشور خویش را برای پناهندگان باز نمایند. در سالهای گذشته متاسفانه سیاست های سخت گیرانه در قبال پناهندگان باعث ایجاد مشکل برای پناهندگان زیر سن نیز گردید. بخش قابل توجه ای از پناهندگان بدون سرپرست و زیر سن به اروپا می آیند
هر چند از زمانی که به زبان ایتالیایی تسلط یافتم، به پناهندگان خدمت می کنم با این حال من از سال 2011 در بخش حقوق اطفال پناهنده بدون سرپرست کار خویش را شروع نموده ام. اکثر فعالیت هایم همراه سازمان هایی در اروپا به خصوص ایتالیا بوده که برای کودکان پناهنده خدمت ارائه می نمایند. ما کمپ هایی را برای پناهندگانی که نمی خواهند تا در ایتالیا بمانند، ایجاد کرده بودیم هر چند با قوانین ایتالیا در تضاد بود چرا که پناهندگان زیر سن می بایست خود را به دفتر پولیس معرفی نمایند
دولت ایتالیا متوجه گردید که پناهندگان زیر سن اجبارا در خیابان ها و ایستگاه های قطار شب ها را سر می کنند تا بعد چند روز مسیر را ادامه دهند. در این مدت ممکن بود که مورد سوء استفاده نیز قرار گیرند. هر چند کمپ ما ثبت نگردیده بود و عملا بر خلاف دولت فعالیت داشت. در چنین شرایطی هر چند دولت متوجه وجود چنین کمپی بود اما واکنشی نشان نمی داد چرا که وجود این کمپ به نفع خود دولت هم بوده است. چرا که برای امنیت و سلامتی پناهندگان یک حرکت بزرگی واقعا به حساب می آمد
من جزو مسئولین این کمپ بودم که بودجه آن را سازمان های مربوطه در زمینه کودکان بر عهده می گرفتند. تا اینکه در سال 2017 قوانین کمی بهتر گردید. سازمان حمایت از کودکان در تصویب آن قانون سهم چشم گیری داشت
مقشوش: چه شد که بعد از تسلط به زبان ایتالیایی تصمیم گرفتید تا به مهاجران و پناهندگان خدمت کنید و چه تجربه هایی از فعالیت در کمپ پناهندگان به عنوان مترجم و میانجیگری در این سالها داشته اید؟
زمانی که در سال 2007 به ایتالیا رسیده بودم، صدمات و آسیب های تلخ بسیاری را در مسیر مهاجرت تجربه نموده بودم. یک اتفاق در ایتالیا باعث تغییر مسیر زندگی من گردید و باعث این شد که در این کشور ماندگار گردم. زیر کامیون بودم و بعد از مدتی آن کامیون بدون آنکه طبق توافق قبلی متوقف گردد، وارد اتوبان گردید و من سه ساعت دیگر زیر کامیون گیر مانده بودم. بلاخره یک پیپ از آن کامیون را شکستم و باعث شد تا متوقف گردد وگرنه ممکن بود که زنده نمانم
بعد از نجات در یک شهر کوچک در ایتالیا به دنبال کمک رفتم. بعد از دو شب آوارگی یک ایتالیایی وقتی مرا در وضعیت بد و کثیف دید، به کمک من شتافت و مرا به رستوران خویش برد و لباس های گرم برایم داد. یک شب برایم جای خواب داد. همین رفتار باعث گردید تا متوجه شوم که ایتالیایی ها مهاجرپذیر و انسان دوست هستند و مصمم گشتم که مسیر را به سمت انگلستان ادامه ندهم
به رم رفتم و با کمک سازمان های غیرانتفاعی توانستم تا درخواست پناهندگی بدهم، زبان ایتالیایی را بیاموزم و به یک کمپ رفتم. بعد از تسلط به زبان پروسه ادغام من آغاز گردید و همچنین یک دوره کارآموزی برای کار در بخش پناهندگان نیز انجام دادم که باعث آغاز فعالیتم در این حوزه گردید. خدمت برای پناهندگان از هر ملیتی از جمله آرزوهایم بوده که خوشبختانه محقق گردید و تمام این افراد تجربه مشابه ای مثل من دارند. از راهنمایی در پروسه پناهندگی تا کمک برای ادغام و... برایم افتخار آمیز هست
پس از دوره کارآموزی در یک کمپ صد نفره کارمند گردیدم. در آن زمان اکثر پناهندگان از کشورهای آفریقایی بوده و کمتر شاهد افغانان بودیم. ما در این کمپ به پناهندگان افغانی نیز که به خاطر دابلین به ایتالیا دیپورت می گردیدند هم خدمات قانونی ارائه می کردیم
ما وکیل نیز داشتیم و به عنوان مترجم نیز به آنها کمک می نمودم. بعد از آن کمپی برای آن دسته از پناهندگی ایجاد کردیم که نمی خواستند تا در ایتالیا بمانند. ما یک کمپ شبانه داشتیم که در آن پناهندگان به خصوص پناهندگان افغان شب را سپری می کردند و ما برای ایشان غذا، جای خواب و فعالیت های فرهنگی محیا می نمودیم تا چند ساعت را در آرامش سپری کنند. در روز هم می توانستند به کمپ دیگر ما بروند که در آنجا امکاناتی مثل اینترنت، بازی های خلاقانه و... برای ایشان فراهم می کردیم تا از مشکلات مختلف دور گردند
مقشوش: شما چند سال مدیر یک کمپ بوده اید، چرا کمپ ها در زندگی مهاجران محل شکنجه گاه و محبس به حساب می آید؟ چه خاطراتی در این مدت داشته اید؟
من از سال 2011 به بعد مدیریت کمپ های مختلف را بر عهده داشته ام. مشکلات از جایی شروع می شود که این کمپ ها را دور از شهر احداث می نمایند پس باعث می شود تا پناهندگان از جامعه دور بمانند و همین نکته مسیر ادغام را دشوارتر می نماید. چون پناهندگان با مردم جامعه ارتباطی نخواهند داشت و نمی توانند به زبان به راحتی تسلط یابند
وقتی پناهنده زبان را یاد نداشته باشد، نمی تواند در جامعه راه یابد تا کار بیابد. کار نقش مهمی در مسیر ادغام مهاجرین دارد. از یونان تا ایتالیا کمپ های بسیار بزرگی ساخته شده که در آن از صدها پناهنده نگه داری می گردد اما وقتی پناهندگان را از ملیت های مختلف اما دور از مردم میزبان نگه می داریم باعث افسردگی پناهندگان می شود
کمپ ها نه تنها باعث کمک به پناهندگان نمی گردد بلکه ایشان را آسیب پذیرتر می کند. در اکثر اوقات کارمندانی که در کمپ ها کار می کنند، متاسفانه شناخت کافی از فرهنگ و جامعه پناهندگان ندارند چرا که برای ایشان امکانات کارآموزی درباره فرهنگ، کشور، زبان و جامعه پناهندگان اطلاعاتی فراهم نگردیده است. وقتی کارمند به کمپ می آید و شناخت کافی از کشور و فرهنگی که پناهنده ساکن در کمپ از آن آمده عملا ندارد در نتیجه نمی تواند با پناهنده ارتباط خوبی با او برقرار کند
ما در این سالها تلاش می کنیم تا به کارمندان کمپ دوره های کارآموزی برگزار می کنیم تا فهم و شناخت بهتری درباره پناهندگان خواهند داشت
احمد سهیل احمدی
1.1.22