top of page

از خدمت به افغانستان تا درخشندگی مهاجران

در این روزهای ماه مبارک رمضان که ماه عبادت و رحمت است، مومنان با دلهای آرام و قلب های مطمئن این روزها را سپری می نمایند. عبادت اصلی آن است که انسان با هم نوعان خویش از هر کمکی که می تواند دریغ ننماید. ما وقتی به کمک یک انسان بشتابیم، فقط ثواب به دست نمی آوریم بلکه با لبخند آن نیازمند اتفاقا الله نیز از ما بیشتر از همیشه راضی می گردد. چون همه انسانها از جنس یکدیگر هستند پس اگر یکی از اعضای آن احساس رنج و درد بنماید، همه انسانیت را فرا می گردد
خبرنگار مقشوش همراه عنایت عادل مصاحبه دیگری کرده است. آقای عادل فعال امور سیاسی و مدنی می باشند که اتفاقا چند سال پیش از شکل گیری رسانه آزاد مقشوش در اقدامی مشابه، دست به مصاحبه با آن دسته از افغانان ساکن سویدن زده بودند که توانسته اند در جامعه جدید بدرخشند. آقای عادل با این هدف چنین اقدامی کرده بودند تا تصویر بهتری از مردم افغانستان به مردم میزبان نشان دهند. در این مصاحبه به کمیته سویدن در امور افغانستان و ترجمانی برای پناهندگان نیز پرداخته ایم

از خدمت به افغانستان تا درخشندگی مهاجران

مقشوش: از چه زمانی به عضویت کمیته سویدن در امور افغانستان در آمدید و این کمیته چه خدماتی در این سال‌ها انجام داده است؟
من حدودا از سال 2011 عضو کمیته شده ام در حالی که آن روزها مشغول به تحصیل بودم. این سازمان سویدنی به افغانستان کمک می کند و به همین خاطر با افتخار و خوشحالی عضو آن گشتم. این کمیته یک هدف دارد، آن هم این است که برای یک افغانستان عاری از فقر و خشونت تلاش نماید. اتفاقا پروژه ها و پلان های خوبی نیز در زمینه تعلیم و تربیت، صحت عامه، انکشاف در قریه ها، معیشت باشندگان قریه جات و... اجرا می نماید. مثلا در بخش خدمات صحی یک شفاخانه بسیار بزرگ را در ولایت میدان وردک احداث نموده است. چندین کلینیک نیز در ولایات مختلف دیگر دارد
به طور معمول سالانه بیش از یک و نیم میلیون نفوس از خدمات بخش صحت کمیته استفاده می نمایند. در بخش تعلیم و تربیت نیز حدود یک صد هزار شاگرد در مکاتب کمیته درس می خوانند. همچنین کلاس های تعلیمی برای خانم هایی که به دلایل مختلف از تحصیل بازمانده اند نیز برگزار می کند. برای اطفال کوچی ها نیز مکتب دارد
در کنار اینها برا معلولین نیز مکتب مجزا وجود دارد که در آنجا هم زبان یاد می گیرند و هم کمک های مختلف به دست می آورند. در انکشاف قریه جات نیز پروژه های مختلفی مثل حفر چاه برای دسترسی مردم عامه به آب سالم را می توان اشاره کرد. در بعضی از قریه ها نیز فرصتی وجود دارد که مردم عامه و به خصوص خانم ها پول قرض بگیرند تا برای خویش یک حرفه ای مثل دکانداری راه بیاندازند. همچنین کورس هایی برای آموزش قابله ها نیز وجود دارد
این کمیته در اصل یک انجمن می باشد ولی با گذشت زمان و رشد فعالیت ها تبدیل به یک سازمان حرفه ای کمک کننده بدل گشته است. امروزه هفت هزار مستخدم در افغانستان دارد و در ١٨ ولایت افغانستان نیز فعالیت می کند. بیش از شصت فیصد کمک ها برای سازمان از طرف دولت سویدن می باشد. باقی کمک ها نیز از طرف اعضا جمع می گردد

مقشوش: در حدود هشت ماه که از تغییر حکومت در افغانستان می گذرد، آیا تغییری در وضعیت کمک رسانی کمیته به افغانستان به وجود آمده است؟ آیا کمک ها کمتر شده ؟
در هفته های اول بعضی از دفاتر ما تعطیل شده بود همچنین خانم ها به خاطر ترس از وضعیت به سر کار نمی آمدند اما بعد از چهار هفته فعالیت های ما دوباره آغاز شد و اتفاقا بیشتر نیز شده است. از حدود دو ماه پیش مسئولیت صحت عامه را در ولایت نورستان نیز بر عهده گرفته ایم. هر چند بعضی از مشکلات نیز در این مدت داشته ایم ولی فعالیت ها ادامه دارد. در این مدت انگیزه نیز بیشتر گشته است

مقشوش: چه انگیزه ای سبب شد تا به عنوان مترجم و مشاور رضاکار در سویدن برای پناهندگان فعالیت نمایید؟ از آن دوران می توانید خاطره ای برای ما بیان کنید؟
همان طور که می دانید، شمار پناهندگان در سویدن زیاد می باشد. من خودم شخصا اشتیاق زیادی دارم تا به مردم کمک کنم. این ارزش را از سنین کم یاد گرفته ام و معتقد هستم که ثواب دارد. در سویدن کار رضاکارانه زیاد هست. به حیث مترجم مستخدم شدم تا به پناهندگان کمک نمایم. من در بخش های مختلف ترجمانی می کردم از جمله می توانم به کمپ هایی که افغانان و به خصوص افغانان زیر سن اقامت دارند نیز اشاره کنم. کار ترجمه را در کنار وکلا نیز انجام داده ام. همچنین در محکمه اداره مهاجرت نیز ترجمانی کرده ام. در کنار آن در ادارت مختلف و همچنین شفاخانه ها نیز فعالیت نموده ام
خاطرات تلخ و شیرین بسیاری دارم. همان طور که می دانید در سال 2015 مردم بسیاری به اینجا آمدند. به یک کمپ رفتم که در آنجا بچه هایی با سن خیلی کم ساکن بودند. حتی پناهنده ده ساله بدون همراه نیز وجود داشت. در آنجا دیدم که بعضی از سویدنی ها و مهاجرین که از گذشته آمده اند، به کمپ می آمدند و یک طفل را انتخاب می کردند تا سرپرستی او را بر عهده بگیرند. این فرصت از طرف دولت سویدن وجود دارد تا یک فامیل بیاید و برای یک پناهنده زیر سن خانه اهدا نماید. این صحنه برایم جالب بود

مقشوش: شما از طریق یک گروپ فیس‌بوکی با افغانان مختلفی مصاحبه داشته اید، این ایده از کجا به ذهن شما رسید، چه تجربیاتی از این فعالیت ها به دست آورده اید و چه پیام مشترکی داشته اند؟
دوباره می خواهم به این واقعیت اشاره کنم که سال 2015 سال خاصی بود. در اروپا بیش از یک میلیون پناهنده آمده بود. هر چند بیش از یک صد هزار تن نیز به سویدن آمدند که کشور کوچکی نیز می باشد. از این تعداد پنجاه و شش هزار پناهنده نیز افغان بودند. حدود سی هزار تن از آن جمعیت نیز پناهنده زیر سن به حساب می آمدند. شمار زیاد پناهنده های زیر سن افغان در سویدن خیلی بازتاب یافت. هر چند بعضی رفتارهای اشتباه باعث گشت تا رسانه ها به طور منفی به آن بپردازند
در نتیجه به این فکر رسیدم تا با ایجاد یک گروپ در شبکه های مجازی با افغان هایی که در سویدن توانسته اند به جایی برسند و زندگی خوبی نیز داشته، گفتگویی داشته باشم تا تصویر مثبتی از جامعه خویش به مردم عامه سویدن نشان دهم و به آنها بگویم که ما پناهندگان یک مشکل و بحران برای جامعه سویدن نیستیم. همچنین این مصاحبه ها برای پناهندگان افغان که به تازگی وارد سویدن گشته اند نیز تجربه الهام بخشی به حساب می آمد. آنها متوجه می شوند که وقتی یک افغان توانسته پیشرفت کند و وکیل، اینجینیر، داکتر و... گردد پس ایشان نیز می توانند پیشرفت نمایند
در ادامه یک گروپ در فیسبوک همراه با دوستان به راه انداختیم و من مصاحبه های مختلف با افراد مسلکي انجام می دادم. در این مسیر سویدنی ها متوجه شدند که پناهندگان نه تنها مشکل ساز نیستند بلکه در اداره جامعه و حل مشکلات می توانند به کمک جامعه میزبان بیایند. معمولا رسانه ها یک تصویری از پناهندگان منتشر کرده اند که این افراد به سویدن می آیند، از سوسیال پول می گیرند و در جامعه مشکل به وجود می آورند
مصاحبه کننده ها بیشتر روی تحصیلات تمرکز داشتند و تاکید می نمودند که اگر آدم درس بخواند می تواند در جامعه سویدن پیشرفت نماید

احمد سهیل احمدی
6.4.22

bottom of page