top of page

موج امید برای آینده پناهندگان

در اروپا کسی به آموزش و تعلیم کودکان و بزرگسالان در کمپ ها اهمیت می دهد؟ اروپایی که ادعای حمایت از حقوق اطفال را دارد و به رسانه ها و عوام نشان می دهد که مهربان تر از مادر هست آیا نمی بیند که هزاران هزار کودک پناهنده در کمپ های پناهندگان به خصوص در یونان سالهاست که رنگ مدرسه را هم ندیده اند و از کمترین حقوق اولیه خویش محروم گشته اند؟ مدت زیادی از عمر پناهندگان در کمپ ها تلف می گردد و امروز در دو راهی مهاجرت دوباره یا ماندن گیر کرده اند
وقتی پناهندگان با دست های خالی می ایستند تا خدمتی به همدیگر هم انجام دهند، در بایکوت خبری رسانه های بین المللی دیده نمی شوند. مدرسه موج امید برای آینده در کمپ نئاکاوالا ثابت می کند که پناهندگان افغان می خواهند با همراهی دیگر میلیت ها در فضای به دور از جنگ به تعلیم و تربیت بپردازند و با کمک تعلیم، ورزش و... مایلند تا همبستگی میان پناهندگان را بیشتر نمایند
خبرنگار مقشوش همراه آقای رضا عظیمی مصاحبه کرده است. آقای عظیمی مدیر شعبه دوم مدرسه موج امید برای آینده در کمپ نئاکاوالا می باشند. ایشان چه زمانی که در موریا بودند و چه حالا که در این کمپ هستند، هیچ گاه دست از تعلیم و تربیت پناهندگان نکشیده اند و به همنوعان خویش خدمت می کنند. در این مصاحبه به انگیزه ایجاد مدرسه، استقبال پناهندگان مختلف از آن، وضعیت امروز مدرسه، واکسناسیون، کرونا و وضعیت بهداشتی نئاکاوالا پرداخته ایم

موج امید برای آینده پناهندگان


مقشوش: چه انگیزه ای سبب شد تا تصمیم گرفتید همراه با دیگر پناهندگان کلاس های آموزشی در کمپ برگزار نمایید و آیا پناهندگان از آن استقبال نمودند؟
قبلا در جزیره لسبوس استاد ذکریا کلاس آموزشی برای پناهندگان برگزار می کردند. بنده نیز با استادهای مختلفی در کمپ موریا همکاری داشتم. اسم مدرسه ما موج امید برای آینده می باشد. پس از آنکه به کمپ نئاکاوالا آمدم، متوجه شدیم که خبری از مدرسه برای کودکان و بزرگسالان نیست حتی کسی اجازه ندارد به مدرسه در خارج از کمپ برود
در آن زمان با همراهی تعدادی از دوستان در کمپ و استاد ذکریا شعبه دوم مدرسه را در اینجا احداث نمودیم. در ابتدا مدرسه در زیر خیمه دایر بود که قبلا آن خیمه به عنوان محل شارژ موبایل و آشپزی استفاده می گردید اما تخریب شده بود. ما رفتیم و آنجا را تمییز کردیم و کلاس برای پناهندگان دایر نمودیم. ما کلاس های آموزش زبان از جمله انگلیسی، یونانی، عربی و فارسی در مدرسه داشتیم
با آغاز به کار مدرسه پناهندگان کمپ بسیار از آن استقبال کردند و خیلی خوشحال شدند. با گذشت زمان حالا شرایط و امکانات بهتری داریم. سه ماه بعد از آنکه فعالیت را شروع نمودیم، مسئولان دستور دادند تا خیمه تعمیر گردد و دوباره به عنوان آشپزخانه استفاده شود. حدود دو ماه ما جایی برای تدریس نداشتیم
با استاد ذکریا و دیگران مشورت کردم و تصمیم گرفتیم تا خودمان مکانی را بسازیم. چند کانکس در کمپ بود که نیمه آماده به حساب می آمد پس پیش قدم شدیم و چوب خریدم. در آن زمان مدیریت کمپ بر عهده IOM نبود. بعد از مدتی فردی از آتن آمد و با ما مصاحبه نمود. آن فرد به ما قول داد تا با دوستانی که در آتن دارد صحبت نماید. با همکاری او محلی برای مدرسه در کمپ به ما تعلق گرفت. در حال حاضر نیز در بخش جدید کمپ نئاکاوالا کانکسی به ما داده اند تا تدریس نماییم
روزانه از هشت صبح تا یازده شب کلاس ها در مدرسه برگزار می گردد و دانش آموزان پناهنده بسیاری در کلاس ها شرکت می کنند. در کنار کلاس های آموزشی فعالیت های فرهنگی و ورزشی دیگری نیز داریم

مقشوش: سازمان ها و نهادهای حامی امو پناهندگان چه حمایتی از شما داشته اند، مدیریت کمپ آیا از مدرسه موج امید برای آینده استقبال نمود؟
سازمان دراو و IOM وسایل مورد نیاز مدرسه را مثل مداد، پاک کن، دفتر و... تهیه می کنند و به ما می دهند. رئیس سابق کمپ خدماتی زیادی به ما کرد از جمله محل برپایی کلاسها را برای ما مهیا نمود و کارهایش خیلی ارزشمند بود

مقشوش: آیا در مدرسه دیگر ملیت ها نیز اشتراک دارند؟
در مدرسه ما به غیر از دانش آموزان افغان، دانش آموزهای عرب نیز هستند. از ابتدا چندین نوبت با عرب ها همکاری داشتیم و آنها نیز از مدرسه ما استقبال کردند هرچند وقتی استاد عربی نداشته ایم مجبور بودیم که آموزش ها را متوقف نماییم. ما بین مهاجرین هیچ فرقی در نظر نمی گیریم و به همه خدمت می کنیم. از روز اول به هر قوم و ملیتی پیشنهاد دادیم که اگر مایل باشید و انگلیسی بلد هستید بیایید تا در مدرسه همکاری نماییم. از آنجایی که آفریقایی ها به زبان انگلیسی اکثریت تسلط دارند در نتیجه استقبال زیادی نکردند

مقشوش: چه خاطرات خوش و تلخی تا به حال داشته اید و به جز آموزش چه فعالیت های دیگری نیز در مدرسه دارید؟
خاطرات شیرین ما در کمپ موریا بیشتر بود. آن زمان همراه با استاد ذکریا و معروف همکاری می کردم. با افتخار به مردم نیز خدمت می نمودیم. از زمانی که به کمپ جدید آمدم حس و حال ما عوض شد. وقتی با بچه ها بازی می کنیم، نقاشی می کشیم و دیگر فعالیت ها را انجام می دهیم، حس خوبی دارد. متاسفانه کودکان و بزرگسالان هیچ سرگرمی در کمپ ندارند. تیم فوتبال نیز داریم. تا به حال چندین بار به کمپ های دیگر رفته ایم و مسابقه برگزار کرده ایم. از شانزده سال به بالا در تیم اشتراک دارند. در کنار آن به تازگی هر هفته در برنامه ای به حیوانات نیز غذا می دهیم

مقشوش: از آنجایی که کشورهای اروپایی مدعی حقوق بشر هستند و در ماه های اخیر شمار زیادی از شهروندان خویش را تحت پوشش واکسین قرار داده اند، آیا واقعا به داخل کمپ های پناهندگان نیز توجه ای شده است؟
قبلا وضعیت کمپ ما از نظر بهداشت و صحت بسیار بد بود چرا که دستشویی ها، حمام ها و... نامناسب و به صورت مشترک بود. در زیر هر خیمه ای هیجده خانواده زندگی می کردند. آن هم در شرایطی که کرونا شیوع یافته بود. در کمپ ما فوتی به خاطر کرونا تا به حال نداشته ایم. با این حال چند مرتبه کمپ قرنطینه گردید. کمپ را به خاطر مصاب ده نفر به کرونا قرنطینه نمودند این در حالی که در کمپ خبری از کرونا نبود. افرادی که آنها به خاطر کرونا قرنطینه می نمودند، هیچ علائم کرونا نداشتند
در این مدت ماسک و مواد شوینده خیلی کم به ما کمک می شد. در کمپ نیازی به ماسک نیست اما بیرون از کمپ می بایست ماسک همراه داشته باشیم. محل مناسبی برای قرنطینه وجود ندارد چرا که مبتلایان را در مدرسه ای که سابقا استفاده می گردید، نگه داری می کنند. فقط چند تخت در آنجا قرار داده اند
واکسناسیون در کمپ ما شروع شده و اتفاقا خودم نیز واکسن تزریق کرده ام. هر چند شایعه بود که نباید واکسن بزنیم اما اکثریت کمپ واکسناسیون شدند. وضعیت دیگر کمپ ها با اینجا بسیار متفاوت هست. می توانم به صراحت بگویم که بعد از موریا هیچ کمپی به اندازه اینجا خراب نیست. مردم به طور گسترده واکسن زدند چون ترسیدند وضعیت سلامتی در آینده بدتر نشود. هر کسی که مایل بود ثبت نام نمود و واکسن دریافت کرد
قبلا مسئولان هیچ توجه ای به مسائل بهداشتی نداشتند. از زمانی که IOM فعالیت را آغاز نموده وضعیت بهتر شده است. تمام کانکس ها نو گردیده و ما دیگر در خیمه نیستیم. محل قبلی کمپ جمع شد و در محل جدید کمپ امکانات بهتری فراهم نموده اند

مقشوش: در این مدتی که در یونان هستید، آیا کدام توجه ای مسئولان کمپ به بیماری فرزندتان داشته اند؟ آیا بیمه و دیگر امکاناتی برای شما فراهم بوده است؟
از هشت ماه پیش تا به حال همه بیمه دریافت نموده اند. قبلا برای پناهندگانی که بیمار بودند، وضعیت خیلی سخت بود چرا که بیمه نداشتند، هزینه طباطت خیلی زیاد بود و باید خودشان می پرداختند. هر چند حالا که بیمه گرفته ایم با این حال کمک خیلی زیادی به ما نمی کند و از حد خاصی هزینه ها را بیشتر پوشش نمی دهد. پناهندگان تقریبا راضی هستند
بچه ام در موریا به دنیا آمد و در شانزده روزگی مریض شد. دکترهای آنجا هیچ توجه ای نکردند و عفونت اش زیادتر شد. تا پنج ماهگی دکتر هیچ شربت و یا دوایی به او تجویز نمی کرد و او را بستری نکردند چون ادعا می کردند کم سن و سال هست. بعد از آنکه بیماری شدت گرفت و عفوت از چشم و... نمایان شد، بچه ام را در بیمارستان لسبوس بستری کردند. امکانات و خدمت زیادی به او نشد. بعد از پنج روز که مرخص گردید، دوباره بیماری عود کرد و وضعیت اش بهتر نشد
چند روز بعد از آنکه به اینجا رسیدیم، بچه ام در بیمارستان به مدت ده شب بستری شد. فرقی زیادی میان این دو بیمارستان نبود. دو ماه بعد از بستری دوباره بیماری عود کرد و تا به حال مدت چهل شب در بیمارستان بستری بوده است. هنوز به طور کامل صحت نیافته است. پزشکان می گویند که کلیه هایش عفونت کرده و با کمی سرما بیماری عود می کند. پول قرص و شربت را باید از جیب بدهیم هر چند بیمارستان رایگان بوده
است

احمد سهیل احمدی 6.4.21

bottom of page