top of page

خودسوزی پناهندگان و خاموشی سازمان ملل

همیشه آخر شاهنامه خوش است و هر قصه ای به خوشی خاتمه میابد. این جمله آیا ربطی به سرنوشت ملت ما دارد و یا برای دیگران نوشته اند؟ میلیون ها افغان سالها در افغانستان به امید فردا جنگ، فقر و خشونت را تحمل نموده اند و هزاران هزار تن برای فرار از بدبختی ها به خارج از کشور فرار می کنند اما سرنوشت برای ایشان آنچنان خوش نبوده است. روزگاری هزاران هزار نفر با آرزوی استرالیا اقیانوس خشن را تحمل می کرده و در حالی که این مسیر نه تنها خطرناک بلکه کشنده بود اما ادامه می دادند اما حالا سالهاست که در اندونزی گیر کرده اند. پناهندگانی که راه پیش ندارند و در این کشور غریب نیز غیرقانونی به حساب می آیند. امروز هیچ کس به فکر آنها نیست و حتی اگر لب های خویش را بدوزند و خودسوزی نیز انجام دهند با این حال کسی صدای آنها را نمی شنود
خبرنگار مقشوش همراه آقای مهدی علیزاده مصاحبه دیگری کرده است. آقای علیزاده فعال امور پناهندگان در اندونزیا می باشند. امروز تظاهرات بی سابقه ای در جاکارتا برگزار گردید و به مناسبت این تظاهرات باشکوه با آقای علیزاده درباره وضعیت پناهندگان در اندونزی، آینده احتمالی و خواسته های ایشان گفتگو نموده ایم

خودسوزی پناهندگان و خاموشی سازمان ملل

مقشوش: حدود هشت ماه قبل همراه شما درباره وضعیت پناهندگان در اندونزی مصاحبه داشتیم و می خواهیم بدانیم در این مدت وضعیت پناهندگان در اندونزیا کدام تغییر کرده است و یا نه؟
در سه چهار ماه گذشته در اکثر شهرهای اندونزی از جمله جاکارتا پناهندگان دست به تحصن و اعتصاب زده و هر روز شرایط برای ایشان بدتر می گردد. کشور میزبان و کشورهای پناهنده پذیر کدام نشست و قدمی برای پاسخ به خواسته های بر حق ما نداشته اند. در اعتراض به این خاموشی تعدادی از پناهندگان لب های خویش را دوختند و حتی چند روز قبل یک پناهنده در مقابل دفاتر سازمان های مربوطه خودسوزی نمود هر چند با کمک پولیس نجات یافت و حالا در شفاخانه به سر می برد
اکثر پناهندگان در کشور اندونزی در حدود یک دهه با کمترین حمایت و توجه سازمان های جهانی از جمله کمیساری سازمان ملل در امور پناهندگان و سازمان بین المللی مهاجرت به سر می برند. در این مدت مدید این سازمان هیچ گونه اقدام و یا برنامه مشخص روی دست نداشته است. در نتیجه مشکلات و نگرانی را برای ما بیشتر نموده اند
سازمان های مذکور در این سالهایی که گذشت عملا عملکرد خاموشی داشته اند. متاسفانه در این مدت پروسه اسکان مجدد سریعتر نگشته، وقتی برای مصاحبه پناهندگی چند هزار نفر تعیین نشده، حتی کمک و حمایت در مسائل مالی، صحی و دیگر مشکلات صورت نمی گیرد. در واقع می توان ادعا نمود که آنها سیاست ها و رفتار ضد پناهندگی در این مدت داشته اند. آنها تلاش می کنند که پناهندگان را ناامید و خسته سازند. اتفاقا هر روزی که می گذرد اعتصاب، تحصن و دادخواهی بیشتری صورت می گیرد

مقشوش: خواسته های پناهندگان چه مواردی هست و آیا به نظر می رسید که عملی گردد؟
دو مسئله خواست اصلی پناهندگان می باشد. مشکل اول این است که عده قابل توجه ای هنوز مصاحبه پناهندگی نداده اند و هنوز به عنوان پناهجو پذیرفته نگشته اند. بین سه تا پنج سال حدود سه و نیم هزار پناهنده منتظر اخذ مصاحبه پناهندگی می باشند تا از بلاتکلیفی رها گردند و این حق اولیه آنها هست تا یا به عنوان پناهنده شناخته گردند و یا به کشور مبدا برگردند
خواسته دوم ما افزایش سرعت اسکان مجدد برای کشورهای پناهنده پذیر مثل ایالات متحده، کانادا، استرالیا و نیوزلند می باشد. از 2018 تا کنون عملا میزان پناهنده پذیری در هر سالی که می گذرد کمتر می شود. در سال 2018 حدود ششصد نفر منتقل شده و در سالی که گذشت کمتر از سیصد نفر اسکان مجدد شدند. عملا در این سالها روند بدتر گردیده و هیچ اتفاق مثبتی اتفاق نیافتاده است. در این مدت حتی مصاحبه پناهندگی نیز کمتر اخذ می گردد
شواهد نشان می دهد که سازمان های مربوطه مثل کمیساری سازمان ملل در امور پناهندگان و سازمان بین المللی مهاجرت با همکاری کشورهای پناهنده پذیر تلاش می کنند تا پناهندگان مختلف از جمله افغانها و... را در مدت بیش از ده سال و حتی پانزده سال در اندونزیا نگه دارند. استدلال آنها این است که از آنجایی که شمار پناهنده ها در جهان به چند ده میلیون تن می رسد اما کشورهای پناهنده پذیر محدود می باشند پس سالی حدود یک فیصد برای اسکان مجدد پناهندگان ساکن اندونزیا تعلق خواهد گرفت. ما می خواهیم با همراهی دولت میزبان اجازه تحصیل، کار، رفت و آمد و... را بگیریم تا از حقوق انسانی اولیه برخوردار شویم. با این حال خواسته اصلی پناهندگان اینها نمی باشد بلکه می خواهند به کشور امن اسکان مجدد گردند

مقشوش: آیا بعد از این همه مشکلات هنوز هم همبستگی میان تمام پناهندگان وجود دارد و خواسته های مشترک و واحدی دارند؟ یا اختلافات بیشتر گشته است؟
وجود اختلاف امر طبیعی در هر جامعه ای و مجموعه ای امر طبیعی می باشد. از سویی سلیقه ها و تفکرات مختلفی وجود دارد و از سوی دیگر مشکلات اقتصادی و... فشار روحی سنگینی روی ما گذاشته است پس باعث گردیده تا اختلافات فکری در راه اندازی تحصن و اعتراض وجود بیاید اما مسئله کوچکی می باشد و شواهد نشان می دهد که همبستگی خوبی همچنان وجود دارد. اگر در ماه های اخیر اختلافات بیشتر گشته به نظرم بیشتر به خاطر این است که عده ای از طرف سازمان های مربوطه حمایت می شوند تا میان ما اختلاف افکنند و چالش ها را به وجود بیاورند وگرنه اختلافی ما به طور ذاتی نداریم

مقشوش: بعد از گذشت این همه مدت به نظرتان در آینده چه اتفاقی می افتد؟ آیا پناهندگان اقدامات خویش را متوقف می سازند و یا جهان صدای اعتراض آنها را خواهد شنید؟
دو گزینه بیشتر وجود ندارد و ما باید یکی را به طور ناچار بپذیریم. یا می بایست به تحصن و اعتراض تا جایی که ممکن هست ادامه دهیم تا خواسته های ما بررسی گردد و در سطح جهان صدای ما شنیده شود
و یا اگر این اقدامات را متوقف نماییم، تجربه نشان می دهد که ما به مدت زیادی در اندونزیا باقی خواهیم ماند. کشور استرالیا که اهمیت مهمی در این باره دارد بیشتر کوشش می کند که از وضعیت پناهندگان ساکن در اندونزیا سوء استفاده نموده تا از موج مهاجرت بیشتر به سمت استرالیا جلوگیری نماید. پس تا زمانی که استرالیا سیاست خویش را تغییر ندهد، ما نمی توانیم آن چنان امیدوار بمانیم
متاسفانه تمام پناهندگان آگاهی و معلومات کافی نسبت به حقوق اساسی خویش به عنوان پناهنده ندارند و نمی دانند که سازمان های مربوطه چه وظایفی نسبت به آنها دارند در نتیجه این ناآگاهی باعث می گردد تا تظاهرات و راهپیمایی ها با حضور اکثریت مطلق پناهندگان اتفاق نیافتد. اگر اقدامات ما به طور پراکننده ادامه یابد باعث می گردد تا نتیجه مطلوب به دست نیاید با این حال اعتراض ما بدون نتیجه نخواهند ماند

احمد سهیل احمدی 13.12.21

bottom of page