top of page

انعکاس هنر افغانستان در جهان

علم و دانش مثل پرنده ایست که هر زمان در جایی از دنیا لانه برمی گزیند. اگر به درون یک اثر ادبی تمرکز نماییم می بینیم که آن اثر می خواهد یک حرفی را هنرمندانه بیان نماید. این پیام بالا نیز از نمایش معروف و تاثیرگذار گوهرشاد به دست می آید. نمایش گوهرشاد که از وین تا لندن اجراهای مختلفی داشته است هر چند هیچ گاه در کابل به روی صحنه نرفته اما نشان می دهد که فرهنگ و هنر افغانستان می تواند در خارج از افغانستان نیز ریشه نماید و مثل گل شکوفا گردد. اگرچه سالهاست که ادبیات و هنر در خدمت ارزشهای پاکی مثل مبارزه با اشغالگران و جهاد مقدس بوده و واقعیت زندگی مردم زجر دیده و آواره ما را از راه های مختلف به تصویر کشیده و بیان نموده است. امروز جریانات ادبیات و هنر افغانستان تنها به کابل، مزارشریف و هرات متعلق نیست بلکه از کشورهای همسایه تا اروپا و آمریکای شمالی نیز با حضور هنرمندان مهاجر قطب هنر گردیده اند
خبرنگار مقشوش همراه استاد نوید محسنی مصاحبه دیگری کرده است. استاد محسنی نویسنده، عالم، پژوهشگر و هنرمند برجسته افغانستان می باشند که در سالهای مهاجرت وقتی به هر کشوری پا نهاده اند، نهال هنر و ادبیات افغانستان را نیز در آنجا کاشته اند. در بخش دوم مصاحبه که در صفحه هنر برای هنر منتشر می شود خواسته ایم تا به خاطرات، تجارب و فعالیت هنری استاد محسنی در سالهای مهاجرت بپردازیم

انعکاس هنر افغانستان در جهان

مقشوش: چرا بعد از یازده سپتامبر تصمیم نگرفتید تا به افغانستان برگردید و دست به فعالیت های فرهنگی و تعلیمی بزنید؟ چه موانعی برای فعالیت در این بیست سال وجود داشت؟
عامل اول در آن زمان این بود که فرزندانم خرد بودند. همچنین پیش بینی می کردم که نهادهای غیر انتفاعی ( اینجوها) فاسد خواهند شد به این خاطر که پول زیادی تزریق شده بود. اگر دفتر مرکزی نهادها در کشوری مثل اتریش می بود احتمالا شاهد این حجم از فساد نمی بودیم. در این بیست سال ادارات و نهادهای دیگری مثل کمیسیون حقوق بشر نیز بسیار فاسد بوده اند. در این بیست سال تنها ساختمانی به نام حقوق بشر ساخته گردید. حتی ریاست کمیسیون حقوق بشر را نیز با نگاه قومی برگزیده می شد. هر چند خانم سیما سمر شخصیت محترمی دارند اما وقتی با نگاه قومی بر سر کار بیایند قطعا نمی توانند برای حقوق بشر کاری انجام دهند

مقشوش: انجمن راستان که شما در لندن ایجاد نمودید، چه پلان ها و فعالیت های فرهنگی داشته است؟
وقتی قرار شد تا در اتریش شامل یک دانشگاه شوم، با مدارکم به آنجا رفتم. یک خانم سی ساله که کارمند بررسی مدارک بود، تنها نگاه مختصری به مدارکم انداخت و گفت که اینها معتبر نمی باشند. این رفتار برایم خیلی سخت و اذیت کننده بود. هر چند آن خانم مرا می شناخت و نامم در مطبوعات پخش شده بود در دلم گفتم که وقتی با من چنین رفتاری دارند، آیا با دیگر افراد چگونه رفتار خواهند نمود. هر چند بلاخره در آن دانشگاه پذیرفته شدم
این عقده در دلم ماند تا اینکه نمایشنامه گوهرشاد را نوشتم در آن خواستم به غربی ها بگویم که علم و دانش گاهی در یک جای جهان لانه می کند و گاهی در جای دیگر. بشر موجودات واحدی به شمار می آید که تاریخ یکسانی دارد پس نمی توانیم مردم را به طبقات مختلف تقسیم نماییم مگر هدف این باشد که ایشان شناخته شوند. هر چند تقسیمات جغرافیایی نیز به همین خاطر است
با پیشنهاد یکی از دوستان نمایشنامه گوهرشاد را در دانشگاه وین با اشتراک چهار شخصیت اجرا کردیم که با استقبال بی نظیری مواجه شد. سال 2006 به کانادا رفتم. در آنجا با همکاری سایر دوستان یک اساسنامه تحت عنوان مرکز فرهنگی و اسلامی افغانهای همیلتون نوشتم. آن مرکز همچنان فعالیت دارد و از فامیل هایی زیادی در افغانستان حمایت می کند
به لندن آمدیم و با پیشنهاد فامیلم تصمیم گرفتم تا در این شهر بمانم و از من قول گرفتند تا کار اجتماعی انجام ندهم. تا اینکه چند وقت بعد دعوت شدم به مراسمی که به مناسبت شهادت شهید کاظمی در مسجدی برگزار گردیده بود. هر چند در ابتدا نپذیرفتم که سخنران آنجا باشم اما با خواهش دوستی که از اتریش آمده بود برای جمعیت چند صد نفری سخنرانی نمودم. در سخنرانی به این اشاره کردم که تروریزم یعنی چه و مجاهدین افغانستان تا چه اندازه غریب واقع شده اند همچنین رهبران جهادی چه انسان های نالایقی بوده اند. در آخر گفتم که احمد شاه مسعود کارنامه بهتری داشت چون رنج سنگر را چشیده بود. به شخصیت های ارزشمند مثل آقای کاظمی اشاره نمودم. بعد از این سخنرانی به بی بی سی و... نیز دعوت شدم و عملا نتوانستم به قولی که داشتم پایبند بمانم
انجمن راستان را بعد از آن تاسیس نمودم. با پیشنهاد بعضی از دوستان قرار شد تا نمایشنامه گوهرشاد را در لندن نیز اجرا نمایم. در یکی از روزهای تمرین جمال الدین موسوی به سالن آمد. به ما گفت که چرا خبر این اجرا را با بی بی سی در میان نمی گذارید؟ بعد از آن پیشنهاد در بخش فارسی دری و انگلیسی خبر آن پخش گردید
در راستان در کنار اجرای نمایش برنامه های دیگر نیز داشتیم از جمله آموزش زبان مادری، قرآن کریم، مقاله نویسی، حافظ شناسی و... انجام داده ایم. همچنین یک وب سایت نیز داریم که در آن به معرفی و ترجمه کتاب، انتشار تئاتر گوهرشاد، حیوانات و... نیز بوده است
از طریق انجمن سه مرتبه در لندن اجرای نمایش داشتیم. در یکی از اجراها مهمانانی از سفارت خانه های افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و... نیز داشتیم چون تاریخ گوهرشاد بیگم بین این کشورها متشرک می باشد. به خاطر سن کم فرزندانم بازهم نتوانستم به افغانستان برگردم هر چند به خاطر این نمایش می توانستم امکانات زیادی را در وطن به دست آورم

مقشوش: در این مدت که از فعالیت های رادیو کتاب می گذرد تا چه اندازه از نتایج آن راضی بوده اید؟ به نظر شما چرا فرهنگیان و روشن فکران مقیم خارج از فعالیت های مجازی آن چنان که باید و شاید استقبال نمی نمایند؟
با سابق ای که در راستان داشتیم، باعث گشت تا استقبال خوبی از رادیو کتاب گردد. دوستان نظرات بسیار مثبتی از برنامه های ما دارند. ما در رادیو کتاب می خوانیم. از آنجایی که امکاناتی نداریم به آهستگی خواندن کتابها به پیش می رود. از جمله کتاب ها می توانیم به خاطرات ژنرال قادر، محمود قاریف، محمود طرزی و... اشاره نمایم همچنین بعضی از آثار خودم را نیز می خوانم
ما برنامه های تولیدی نیز داشته ایم از جمله درباره سعدی، استاد خلیل الله خلیلی و... نیز بوده است. سمینارهای هفته وار نیز داریم که از جمله می توانم به نگاه متفاوت به ششم جدی، نگاه متفاوت به قتل عام های ماه حوت ( مثل 24 حوت هرات 58) و... می اشاره نمایم
با توجه به تلاشی که ما داریم، از استقبال فرهنگیان نیز راضی می باشم. ما از شهرها و کشورهای مختلف مهمانانی در رادیو کتاب داریم مثلا از قم در هر برنامه حداقل یکی دونفر از علمای افغان آن شهر اشتراک دارند. رادیو کتاب پل ارتباطی میان فرهنگیان شکل داده است. هر چند از استقبال راضی هستم ولی اگر کمبودی می باشد به خاطر ضعف ماست. از آنجایی که به تنهایی مدیریت آن را برعهده دارم اما اگر بتوانم در اینستاگرام و کلاب هاوس نیز برنامه ها را منتشر کنم، قطعا استقبال بیشتر خواهد شد

احمد سهیل احمدی
30.5.22

bottom of page