top of page

از پناهندگی تا نوازندگی

مهاجرت و تکنولوژی دنیای امروز مردم افغانستان را نسبت به چند دهه قبل متفاوت کرده است اما هر افغانی در هر گوشه جهان وقتی آهنگ های محلی افغانستان را می شنود، حالش دگرگون می شود. در نوای رباب، دمبوره، دوتار و هر ساز دیگر طعم زندگی در افغانستان آرام و زیبا نهفته است که با گوش نهادن به آنها ما را به دوران خوش گذشته می برد. مهم نیست در پایتخت موسیقی افغانستان باشیم و یا در قلب موسیقی کلاسیک غربی زندگی کنیم
خبرنگار مقشوش با هادی نوری مصاحبه کرده است. آقای نوری بیش از هیجده سال می نوازند و امروزه بی راه نیست اگر بگوییم که در ساز ویولون استاد به شمار می آیند. آقای نوری در این سالها تجربه همکاری با اساتید مختلف آواز افغانستان را دارند. از جمله آن اجرای کنسرت با استاد داود سرخوش را می توان نام برد. در این مصاحبه درباره وضعیت امروز موسیقی افغانستان، مهاجرت و تاثیر آن، موسیقی در سویدن، سازهای محبوب جوانان، استاد سرخوش، علی ساقی و انستیتو ملی موسیقی افغانستان گفتگو کرده ایم

از پناهندگی تا نوازندگی

مقشوش: هیجده سال از نوازندگی شما می گذرد، وضعیت موسیقی افغانستان در این سالها چقدر رشد کرده است؟
موسیقی افغانستان یک برهه طلایی داشت که تقریبا قبل از جنگ های داخلی ما اساتید فراموش نشدنی داشتیم که متاسفانه خیلی از آنها فوت کرده اند و یا در غربت مهاجرت تنها هستند. اساتیدی مثل استاد سرآهنگ، محمد عمر ( سلطان رباب)، احمد ظاهر می توان نام برد. احمدظاهر چنان آهنگ های بیادماندنی در سبک های تلفیقی و پاپ خوانده بود که هنوز هم طرفداران بسیاری دارد. متاسفانه در دوران جنگ های داخلی و طالبان زیربنای فرهنگی افغانستان آسیب های بسیاری دید
از 2001 به بعد آموزش های موسیقی دوباره آغاز شد که می توان به انستیتو ملی موسیقی افغانستان به سرپرستی استاد سرمست یاد کرد. انستیتو با آوردن اساتید غربی توانستند بچه های افغانستان را با موسیقی غربی و ملی آشتی دهند. امروزه ما نوازندگان ممتازی داریم که در آنجا آموزش دیده اند. با این حال فکر می کنیم که بازگشت به آن دوران طلایی کار راحتی نیست و زمان می برد

مقشوش: شما به کدام سبک موسیقی بیشتر علاقه دارید و چه شد که این سبک را پذیرفتند؟
من سبک های مختلف موسیقی را گوش می کنم و اینطور نیست که بگویم بیشتر از کدام سبک خوشم می آید با این حال موسیقی بی کلام را بیشتر ترجیح می دهم. در عین حال از آهنگ هایی که موسیقی آن هنرمندانه نواخته شده را نیز گوش می کنم و از آن آهنگ ها لذت می برم. به طور کلی بیشتر سبک موسیقی سنتی افغانستان را گوش می کنم. هرچند تک و توک آهنگ های خوبی در سبک رپ هم شنیده ام. در سبک پاپ نیز آهنگ های خوب حتما یافت می شود و از آنها لذت می برم. در هر صورت نمی توانم بگویم که فقط یک سبک را می پسندم و از آن سبک فقط لذت می برم

مقشوش: مخاطب عام موسیقی در افغانستان کمتر به موسیقی بی کلام گوش می دهند. آنها وقتی که آهنگ ارزشمندی را می شنوند، کمتر نوازنده را تشویق می کنند. در چنین شرایطی شما تصمیم گرفتید که نوازندگی را آغاز کنید.
صد فیصد همینطور هست. اگر موسیقی با کلام را هم با دقت گوش کنید متوجه می شوید که آهنگ هایی بیشتر مورد پسند مخاطب عام قرار می گیرد که آهنگ سازی لذت بخشی داشته و به خوبی تنظیم شده اند. با این حال صدای خواننده نیز تاثیر به سزایی دارد. به نظر شخص من ملودی که برای آهنگ ساخته می شود و تنظیم آهنگ اهمیت بالایی دارد. با این حال اینکه برای آهنگ از چه سازی استفاده شود و آن أهنگ هم چه هارمونی دارد، قطعا جزو موارد تاثیرگذار هستند تا آهنگی بین مردم محبوب و شنیده شود
به طور کلی خودم طرفدار ملودی و موسیقی لذت بخش هستم تا آنکه بگویم خواننده این اثر چه کسی هست. متاسفانه مردم عامه آهنگ ها را با نام خواننده می شناسند در حالی که خیلی از آهنگ های فراموش نشدنی و زیبای قدیمی آهنگ ساز و نوازنده بزرگی دارند که خیلی وقت ها از آنها یاد نمی شود. به نظرم اتفاق خوبی هست که نام عوامل تولید آهنگ نیز برده شود تا در دراز مدت فرهنگ سازی شود و نگاه مردم بهبود یابد
اتفاقا شخصا اوایل که موسیقی را شروع کردم مثل همه علاقه مندان به خواندن نیز علاقه داشتم اما وقتی که جدی به سراغ موسیقی رفتم و با نُت ها و علم موسیقی آشنا شدم، وقتی نوبت به انتخاب ساز رسید، استاد به من ساز ویولون را پیشنهاد داد و بعد از گذشت این همه سال از انتخاب خودم بسیار راضی هستم. خوشحالم که با دنیای بی نهایت موسیقی آشنا شدم چرا که یکی از اتفاق های خوب زندگی ام هست. نواختن یک ساز به آدم آرامش می دهد

مقشوش: مهاجرت چه تاثیراتی بر وضعیت موسیقی و نوازندگی شما داشته است؟
بخش زیادی از زندگی ام تا جوانی در ایران گذشت و تا آن زمان وطنم را ندیده بودم. با این حال بیشتر موسیقی رایج در ایران را می شنیدم و بی شک روی سلیقه من نیز تاثیر گذاشته است. در هر حال از موسیقی سنتی و اصیل افغانستان نیز دور نبودم. از یک سو پدرم نوارهای موسیقی محلی را در خانه پخش می کرد. آن زمان تاثیر شنیدن این آهنگ ها را نمی دانستم اما روی ذهنم تاثیر گذاشته است. البته از اوایل نوازندگی تا سالها نیز موسیقی سنتی ایرانی را با ویولون می نواختم
وقتی به سویدن مهاجرت کردم به طور اتفاقی به محل اجرای ارکستر سمفونیک که شهرم بود رفتم. آن مراسم به نام شب فرهنگی بود. برای اولین بار موسیقی غربی را از نزدیک در سالن می شنیدم. واقعا حس خاصی بود. بعد از آن تلاش کردم و با کمک دوستان توانستم دو ماه بعد همراه با ارکستر سمفونی در شهرم اجرا کنم. این تجربه فراموش نشدنی و تکرارنشدنی بود. بعد از این تجربه مشتاق شدم تا بیشتر با موسیقی غربی ارتباط برقرار کنم
من در سویدن بیشتر با دو نوع موسیقی سر و کار داشته ام. یکی موسیقی کلاسیک غربی می باشد. بزرگانی مثل بتهوون نیز در این سبک می نواختند. دومی موسیقی محلی سویدن هست. وقتی با نوازندگان سویدنی آشنا شدم این موسیقی را شنیدم و این سبک محلی فرق هایی با موسیقی کلاسیک دارد. فکر نمی کنم آشنایی با این سبک ها تاثیربسزایی در موسیقی من گذاشته باشد. اعتقاد دارم که در ذهن و سرشت تک تک مردم افغانستان موسیقی محلی نهفته شده و هرکجای جهان که باشیم نمی توانیم از آن فاصله بگیریم و عملا آن را فراموش کنیم. حتی حالا وقتی می خواهم برای تنوع حالم را عوض کنم، می نشینم و آهنگ های هزارگی را با ویولون می نوازم

مقشوش: به نظر شما نسل جوان امروز بیشتر از کدام یک از آلات موسیقی استقبال می کنند؟
به نظرم جوانان اشتیاق بیشتری به گیتار دارند و بیشتر کسانی که به موسیقی روی می آورند، جذب گیتار می شوند. حمل و نواختن با گیتار راحت هست. در نتیجه در دورهمی های فامیلی و دوستانه افراد می توانند گیتار بنوازند تا رنگ مهمانی را زیبا سازند. سازهای دیگر مثل پیانو حمل و نقل آن سخت است. در افغانستان نیز گیتار شاخص تر هست ولی در میان اقوام از موسیقی محلی استقبال خوبی می شود. در میان هزاره ها نیز دمبوره ساز محبوبی در میان جوانان است چرا که کار با آن کمی راحت تر از گیتار می باشد. مثلا در شهر هرات احتمالا رباب طرفدار بیشتری دارد

مقشوش: در این سالها که می نوازید چه خاطرات و چه کارهای مشترکی با دیگر هنرمندان افغانستان داشته اید؟
خاطرات زیادی از همراهی با هنرمندان عزیز افغانستان دارم. افتخار همراهی با استاد داود سرخوش چه در ایران و چه در سویدن را داشته ام. همچنین چندین کنسرت با دوست عزیزم علی ساقی ستاره افغان 2015 اجرا کرده ام.
به یاد دارم که استاد سرخوش آلبوم جدیدی در سال 2016 آماده کرده بودند و برای آن آلبوم نیز تورکنسرت برگزار کردند. یکی از کنسرت ها را با ایشان همراهی کردم. بیشتر آهنگ هایی را که تمرین کرده بودیم، جدید بود. اما وقتی اجرا را در سالن آغاز کردیم، حضار به خصوص جوانان آهنگ های قدیمی را درخواست کردند. در هر حال با اصرار حضار کنسرت بیشتر با تکیه بر آهنگ های قدیمی استاد سرخوش اجرا شد
در کنسرت دیگری به یاد دارم که یکی از سیم های ویولون کوک اش وسط اجرا در رفت. مجبور شدم آن ملودی ها را روی سیم دیگری بنوازم. با این حال آن آهنگ به خوبی اجرا شد اما تجربه سخت و فراموش نشدنی برایم بود

مقشوش: چه توصیه ای به نسل جوان افغانستان درباره موسیقی دارید؟
فکر نمی کنم بتوانم توصیه ای داشته باشم با این حال خیلی خوشحال می شوم وقتی می بینم که علاقه مندان به موسیقی از سنین کمتر به دنبال موسیقی می روند. توصیه می کنم که جوانان بیشتر سعی کنند که دید بالاتری نسبت به آلات موسیقی داشته باشند و فقط به سازهای گیتار و دمبوره اکتفا نکنند. متاسفانه برای خیلی از سازهای غربی ما نوازنده نداریم. مثلا در مورد ساز ساکسیفون جز نوازندگان و شاگردان اسنتیتو ملی نوازنده دیگری نداریم. اصلا نوازنده ترومپت در افغانستان نمی شناسم. در مورد ویولون نیز جز خودم که در ایران آموزش دیده بودم، در افغانستان فقط اسنتیتو ملی چند نوازنده دیگری آموزش داده است

bottom of page