زمستان کشنده در انتظار پناهندگان
پناهندگان و مهاجران در اروپا با مشکلات بسیار مثل تبعیض در پروسه پناهندگی، نبود حداقل امکانات زندگی مثل آب آشامیدنی در این تابستان داغ و سرنوشت نامعلوم دست و پنجه نرم می کنند و هر روز برای ایشان مثل یک سال می گذرد چرا که از یک طرف در پشت سر ایشان تورم وحشتناک در کشورهای آسیایی مثل ترکیه وجود دارد و پناهندگان نگران هستند که کشورهایی مثل یونان ایشان را به بهانه کشور امن به ترکیه اخراج نمایند و همچنین نباید فراموش کرد که افغانستان با چه بحران اقتصادی عظیمی نیز درگیر هست و از طرف دیگر زمستان سرد اروپا ایشان را می ترساند. آن اروپایی که در برلین، پاریس، آمستردام و... زندگی می کند و از گرانی سرسام آور می نالد، قطعا پولی در حساب بانکی خویش دارد که بتواند زنده بماند اما یک پناهنده با جیب های خالی در کشور غریب آن هم در شرایطی که بازار کار در اروپا هر روز لاغرتر می شود، سوال اینجاست که چطور می تواند زنده بماند؟ آن هم وقتی که در کشورهای میزبان مثل آلمان بیشتر ایالات به طور علنی می گویند که نمی خواهند پناهنده جدید بپذیرند
مقصر اول: همان طور که هیچ پناهنده ای از جمله افغانان با شکم سیری دست به تجربه این سفر کشنده و خطرناک نمی زند، در آن سوی قضیه در آینده سرد پیشرو نیز هیچ پناهنده ای مقصر نیست. مشکل اروپا امروز به خاطر این نمی باشد که جمعیت جدیدی می خواهند درخواست پناهندگی بدهند بلکه مشکل اصلی جنگ خانمان سوز اوکراین هست که حاکمانی مثل پوتین هر موضوعی را بازیچه قرار می دهند و برای این حاکمان جان مردم نیز اهمیت ندارد وگرنه با ایجاد تحریم و مسدودیت صادرات گاز و نفت اینقدر مردم بیگناه را آزار نمی دادند. حاکمان وقتی نوبت بازی ایشان به آخر می رسد، آن وقت تازه شفا میابند و سخن می گویند. مثل جانسون نخست وزیر قبلی بریتانیا که در روزهای آخر صدرات خویش گفته بود که اشک مردم در زمستان پیش رو در می آید. کمتر از یک سال پیش قدرتها با عجله جنگی را آغاز کردند که باعث کشتار بی سابقه، آوارگی میلیون ها نفر، آسیب و بیچارگی ده ها میلیون نفر همچنین افزایش مشکلات پناهندگان مثل پناهندگان افغان و سوری شد چرا که دیروز با پروسه بی رحم پناهندگی در اروپا مثل یونان روبه بوده و در این مدت با تبعیض و تفاوت میان پناهندگان اوکراینی و دیگر ملیت ها نیز روبه رو شده اند. از آنجایی که پناهندگان اوکراینی درد بی سرنوشتی و پروسه طاقت فرسای پناهندگی را درک نمی کنند و قرار نیست زمستان سخت را در کمپها بدون هیچ امکاناتی به سر ببرند چون خیلی زود قبولی می گیرند
مقصر دوم: درست است که وقتی جنگ اوکراین آغاز گردید، به یک باره کلمه پناهنده به سر خط اخبار تبدیل شد و همگان نژادپرستی اروپای متمدن را دیدند اما این روزها همان رسانه هایی که با نگاه فاشیستی درباره اوکراین و آوارگان آن می پرداختند، حالا با اخبار کمبود شدید انرژی و... حتی حاضر نیستند تا به وضعیت آوارگان چشم آبی اشاره نمایند. همان رسانه هایی که قبل از آغاز جنگ خبر اوکراین را رپورتاژ می کردند اما امروزه آماده شده اند تا به اخبار تظاهرات و اعتراضات بیچارگان در اروپا بپردازند. مردم جهان در زمستان پیش رو با چهره جدید اروپا روبه رو خواهند بود که در هفتاد سال اخیر بی سابقه بوده و قرار هست تصویر اروپا به اصل خویش بازگردد اما متاسفانه در چنین شرایطی قربانیان اصلی پناهندگان می باشند. دولتها دیگر نمی توانند همین حمایت نسبی فعلی را در کشورهایی مثل آلمان ادامه دهند و قرار هست تا اخبار تظاهرات گرسنگان جای خبر پناهندگان را بگیرد و دیگر اخبار غرق شدگان و فجایع انسانی در کمپها از یونان تا آلمان اصلا اهمیت ندارد
روزگاری در کمپها صحبت از کمبود جا و خیمه مناسب بود اما امروزه حتی آب یافت نمی شود و در زمستان پیشرو در کنار پناهندگان اتفاقا مردم کشورهای میزبان نیز هیزم، خاک اره و... جمع آوری می کنند تا در سرمای استخوان سوز زنده بمانند. واقعیت این است که در آینده مبهم و تاریک اروپا دیگر هیچ رسانه آنچنان به موضوع پناهندگان نمی پردازد مگر اینکه با نگاه های فاشیستی و افراطگرایانه بخواهد از احساسات معترضین سواستفاده نماید. دیروز صحبت از این بود که پناهندگان از امکانات مالی و غیر مالی دولتها استفاده می کنند و در زمستان پیش رو صحبت از قبض برق و گاز کمپهای پناهندگی خواهد بود. واقعا در شرایطی که بقا بر هر اصلی ارجحیت دارد پس موضوعاتی مثل حقوق بشر، حقوق پناهندگان و... در اروپا هم رنگ خواهند باخت. ای کاش می شد به میلیون ها پناهنده در اروپا امید داد اما واقعیت این است که زمستان پیش رو حتی از رویاهای رسانه ها نیز می تواند برای ایشان بدتر باشد چون رسانه ها غم پناهندگان را نمی خورند و اصلا به این نخواهند پرداخت که پناهندگان قرار هست در زمستان چه کنند؟
احمد سهیل احمدی
10.9.22