top of page

خاموشی و تحریف نسبت به شهدا از فلسطین تا افغانستان

آسمان همه جا یک رنگ هست و این را مردم افغانستان و فلسطین بدون شک درک می کنند. مهم نیست که یکی قلب خراسان و دیگری در ساحل مدیترانه قرار دارد اما در واقع هر دو کشور از جامعه جهانی و اسلامی طرد شده اند. امروزه برای مسلمین و همزبانان هر دو کشور خبر مصدومیت فلان بازیکن خارجی مهمتر از ده ها کشته و زخمی می باشد که انتحاری و جنگ در افغانستان و فلسطین به ارمغان می آورد. مهم نیست که در محرم در کابل حمله انتحاری شود و یا در همین هفته اسرائیل با تمام توان دست به کودک کشی و نسل کشی در نوار ( محبس بسته ) غزه بزند. واقعیت این است که مردم بی پناه، تنها، غریب و فراموش شده این دو کشور حتی اگر در جا بسوزند و خاکستر شوند بازهم اهمیتی برای همسایگان مسلمان نخواهد داشت. وقتی این قدر بی تفاوتی موج می زند، قطعا مردم در منطقه نمی توانند مدعی شوند که مسلمان هستند و طبق اصول اسلامی طرفدار مظلوم و دشمن ظالم می باشند چون وقتی ایشان در برابر جنایات فجیع در افغانستان و فلسطین سکوت می کنند، به قول قدیمیها این سکوت به معنای تایید آن اعمال می باشد پس دست ایشان نیز در جنایات آغشته است

خاموشی و تحریف نسبت به شهدا از فلسطین تا افغانستان


جنایت اول: باورکردنی نیست که بعد از کشتار ده ها فلسطینی از جمله پانزده کودک و صدها زخمی، ویرانی یک هزار و پانصد خانه و نابودی هکتارها زمین کشاورزی جهان از کشورهای عربی تا غربی یکصدا برای اسرائیل دست می زنند و از او تشکر می کنند که خواهان جنگ نبوده و تنها سه روز قتل عام نموده است. برای رسانه های عربی، اسلامی و بین المللی مهم این می باشد که حماس وارد جنگ نشده و دیگر اهمیتی ندارد که لیان الشاعر تنها دختر ده ساله بود اما بر اثر بمباران شدید اسرائیل شهید گردید. کودک کشی و نژادپرستی برای رسانه های جهانی ( دجال ) اصلا اهمیتی ندارد. به این معنا که رسانه ها نسبت به کشته شدن کودک ده ساله فلسطینی و یا جوان سیاه پوست کدام واکنشی نشان نمی دهند

جنایت دوم: رسانه ها (دجال) قادر می باشند تا یک جنگ را در خاک اروپا آنچنان برای ما مهم بسازند که انگار در همسایگی ما اتفاق افتاده است. یک سال پیش زلنسکی رئیس جمهور اوکراین در پیامی نسبت به ناامنی در اسرائیل به خاطر جنگ تاسف خورده بود و حملات اسرائیل را بر حق و به خاطر دفاع از خویش شمرده بود. هر چند دست روزگار بمباران و نسل کشی را به کشور زلنسکی را کشاند تا شاید بفهمد که معنای جنگ یعنی چه. آن قدر جای قاتل و مقتول، ظالم و مظلوم، ... در جهان عوض شده که نماینده رژیم اشغالگر فلسطین (اسرائیل) در شورای امنیت در زمان سخنرانی مشتی سنگ را نشان رسانه ها می دهد و تاسف می خورد که فلسطینیان با این سنگها سربازان غارتگر و قاتل اسرائیلی را می زنند. آن وقت همه رسانه ها و سیاسیون نیز نسبت به این حجم از قساوت و خشونت فلسطینیان اندوهگین می شوند. اگر شبکه های مجازی و رسانه های بین المللی را در این هفته دنبال کرده باشید، خبر رزمایش چین در تنگه تایوان را آنچنان منتشر می نمودند که انگار جنگی اتفاق افتاده و میلیونها کشته به ارمغان آورده اما خبر انتحاری های کابل و قتل عام سه روزه در غزه را بسیار کمتر منتشر نموده اند

شاید باورنکنیم که رسانه ها چه قدرتی دارند و تا کجا می توانند واقعیت را مبهم و یا ضایع نمایند. کافیست به این فکر کنید که رسانه ها زلنسکی و دیگر رهبران غربی را در باور ما طوری آرایش کرده اند که آنها مردم دوست و قهرمان می پنداریم همان گونه که در ذهن مردم افغانستان غنی را به عنوان متفکر دوم جهانی ترسیم کرده بودند اتفاقا نهایتش را ما به چشم سر دیدیم. العربیه در حالی که کفن شهدای فلسطین هنوز خشک نشده و صدها خانه ویران در غزه باقی مانده، در خبری مدعی می شود که فرماندهان مقاومت فلسطین در کاخها زندگی می کنند و مدعی بی تفاوتی ایشان می شود. در حالی که همین رسانه عربی در زمان جنگ نهایت به تلاشهای مصر برای پادرمیانی برای صلح بیشتر از شهدای حمله اسرائیل می پرداخت. رسانه هایی مثل بی بی سی به جایی رسیده اند که مدعی می شوند که کودکان شهید فلسطینی به خاطر عمل ناقص موشکهای مقاومت و سقوط آن در داخل غزه جان باخته اند. واقعیت این است که رسانه های جهانی ( دجال) تنها سکوت نمی کنند تا گناه ایشان را خاموشی بپنداریم بلکه عملا دست به تحریف واقعیت زنده می زنند. یک سوال، وقتی ایشان واقعیت حوادث اخیر مثل کابل و غزه را تا این چنین تغییر می دهند، آیا واقعا حوادث تاریخی و... را نیز به راستی بازگو می کنند؟

احمد سهیل احمدی
12.8.22

bottom of page